امروز وقتی کلام را میخواندم اسامی زیادبه چشمم خود که تا ابدیت نامشان باقی است . نام انسانهایی که کارهای بزرگی را در راه خدا و در نقشه خدا انجام دادن
اما آنان یک مشت ورشکسته روحی و مالی و طرد شده بیشتر نبودن آنان صفرهای جامعه بودند . جانیان و باجگیران و خائنان طرد شدگان دنیا
اگر تو نیز یکی از این داغهای جامعه را باخودت حمل میکنی
اگر ورشکسته روحی و مادی هستی و اگر داغهای اجتماع را داری تو هم بیا
اگر والدین و آشنایانت گفتند که از تو چیزی درست نمیشه !!!؟؟؟
اگر جزء ثروتمندان و جذابان و باهوشان از نظر دنیا نیستی
پس آماده شو جزءلشکر و ایلچیان مسیح خداوند شو
اگر در سختیها و رنجها و..............هستی بطرف عیسی مسیح بیا
اومیخواهد از تو سرداری بسازد بیا ایلچی او باش
علامتهایش را داری . مقیاس انتخاب خدا با مقیاس دنیا فرق میکند او ترا دوست دارد و منتظرت ایستاده و اگر در را باز کنی میاید و با تو هم غذا میشود .
قرنتیان اول باب ۱
۲۶ زیرا ای برادران دعوت خود را ملاحظه نمایید که بسیاری بحسب جسم حکیم نیستند و بسیاری توانا نی و بسیاری شریف نی.
۲۷ بلکه خدا جهال جهان را برگزید تا حکما را رسوا سازد و خدا ناتوانان عالم را برگزید تا توانایان را رسوا سازد،
۲۸ و خسیسان دنیا و محقران را خدا برگزید، بلکه نیستیها را تا هستیها را باطل گرداند.
۲۹ تا هیچ بشری در حضور او فخر نکند.
رومیان باب ۸ آیه ۲۸
۲۸ و میدانیم که بجهت آنانی که خدا را دوست میدارند و بحسب اراده او خوانده شدهاند، همه چیزها برای خیریت (ایشان) با هم در کار میباشند.
۲۸ و میدانیم که بجهت آنانی که خدا را دوست میدارند و بحسب اراده او خوانده شدهاند، همه چیزها برای خیریت (ایشان) با هم در کار میباشند.
سموئیل اول باب ۲۲
۲ و هر كه در تنگی بود و هر قرضدار و هر كه تلخی جان داشت، نزد او جمع آمدند، و بر ایشان سردار شد و تخمیناً چهار صد نفر با او بودند.
سموئیل دوم باب ۲۳
شجاعان داود
۸ و نامهای شجاعانی كه داود داشت این است: یوشَیب بَشَّبَتِ تَحَكْمُونی كه سردار شالیشیم بود كه همان عَدِینُو عِصْنِی باشد كه بر هشتصد نفر تاخت آورد و ایشان را در یك وقت كشت.
۹ و بعد از او اَلِعازار بن دُودُو ابن اَخُوخِی، یكی از آن سه مرد شجاع كه با داود بودند، هنگامی كه فلسطینیان را كه در آنجا برای جنگ جمع شده، و مردان اسرائیل رفته بودند، به مقاتله طلبیدند.
۱۰ و اما او برخاسته، با فلسطینیان جنگ كرد تا دستش خسته شد و دستش به شمشیر چسبید و خداوند در آن روز، ظفر عظیمی داد، و قوم در عقب او فقط برای غارت كردن برگشتند.
۱۱ و بعد از او شَمَّه بن آجی هَرارِی بود و فلسطینیان، لشكری فراهم آوردند، در جایی كه قطعه زمینی پر از عدس بود، و قوم از حضور فلسطینیان فرار میكردند.
۱۲ آنگاه او در میان آن قطعة زمین ایستاد و آن را نگاه داشته، فلسطینیان را شكست داد و خداوند ظفر عظیمی داد.
۱۳ و سه نفر از آن سی سردار فرود شده، نزد داود در وقت حصاد به مغارة عَدُلاّم آمدند، و لشكر فلسطینیان در وادی رفائیم اردو زده بودند.
۱۴ و داود در آن وقت در ملاذ خویش بود وقراول فلسطینیان در بیتلحم.
۱۵ و داود خواهش نموده، گفت: «كاش كسی مرا از چاهی كه نزد دروازة بیتلحم است آب بنوشاند.»
۱۶ پس آن سه مرد شجاع، لشكر فلسطینیان را از میان شكافته، آب را از چاهی كه نزد دروازة بیتلحم است كشیده، برداشتند و آن را نزد داود آوردند، اما نخواست كه آن را بنوشد و آن را به جهت خداوند ریخت.
۱۷ و گفت: «ای خداوند حاشا از من كه این كار را بكنم. مگر این خون آن كسان نیست كه به خطر جان خود رفتند؟» از این جهت نخواست كه بنوشد. كاری كه این سه مرد كردند، این است.
۱۸ و ابیشای، برادر یوآب بن صَرُویه، سردار سه نفر بود و نیزة خود را بر سیصد نفر حركت داده، ایشان را كشت و در میان آن سه نفر اسم یافت.
۱۹ آیا از آن سه نفر مكرّمتر نبود؟ پس سردار ایشان شد لیكن به سه نفر اول نرسید.
۲۰ و بَنایاهو ابن یهویاداع، پسر مردی شجاع قَبصئیلی، كه كارهای عظیم كرده بود، دو پسر اریئیل موآبی را كشت و در روز برف به حفرهای فرود شده، شیری را بكشت.
۲۱ و مرد خوش اندام مصریای را كشت و آن مصری در دست خود نیزهای داشت اما نزد وی با چوب دستی رفت و نیزه را از دست مصری ربود و وی را با نیزة خودش كشت.
۲۲ و بَنایاهو ابن یهویاداع این كارها را كرد و در میان آن سه مرد شجاع اسم یافت.
۲۳ و از آن سی نفر مكرمتر شد لیكن به آن سه نفر اول نرسید و داود او را بر اهل مشورت خود گماشت.
۲۴ و عَسائیل برادر یوآب یكی از آن سی نفر بود و اَلحانان بن دودوی بیتلحمی،
۲۵ و شَمَّه حَرُودی و اَلیقای حَرُودی،
۲۶ و حالَص فَلْطِی وعیرا ابن عِقّیش تَقّوعی،
۲۷ و ابیعَزَرِ عَناتوتی و مَبونای حوشاتی،
۲۸ و صَلْمونِ اَخوخی و مَهْرای نطوفاتی،
۲۹ و حالَب بن بَعْنَه نطوفاتی و اِتّای بن ریبای از جِبْعَه بنیبِنْیامین،
۳۰ و بنایای فِرْعاتونی و هِدّای از وادیهای جاعَش،
۳۱ و اَبُوعَلْبونِ عَرْباتی و عَزْموت بَرْحُومی،
۳۲ و اَلْیحْبای شَعْلْبُونی و از بنییاشَنْ یوناتان،
۳۳ و شَمَّة حَراری و اَخِیآم بن شارَرِ اَراری،
۳۴ و اَلْیفَلَط بن اَحْسَبای ابن مَعْكاتی و اَلیعام بن اَخیتُوفَل جیلونی،
۳۵ و حَصْرای كَرْمَلی و فَعْرای اَرَبی،
۳۶ و یجْآل بن ناتان از صُوْبَه و بانی جادی،
۳۷ و صالَقِ عَمّونی و نَحْرای بَئِیرُوتی كه سلاحداران یوآب بن صَرُویه بودند،
۳۸ و عیرای یتْری و جارَبِ یتْری،
۳۹ و اوریای حِتّی، كه جمیع اینها سی و هفت نفر بودند.
اول تواریخ باب ۱۱
شجاعان داود
۱۰ و اینانند رؤسای شجاعانی كه داود داشت كه با تمامی اسرائیل او را در سلطنتش تقویت دادند تا او را برحسب كلامی كه خداوند دربارة اسرائیل گفته بود پادشاه سازد.
۱۱ و عدد شجاعانی كه داود داشت این است: یشُبْعام بن حَكْوُنی كه سردار شلیشیم بود كه بر سیصد نفر نیزة خود را حركت داد و ایشان را در یك وقت كشت.
۱۲ و بعد از او اَلِعازار بندُودُوی اَخُوخی كه یكی از آن سه شجاع بود.
۱۳ او با داود در فَسْدَمِیم بود وقتی كه فلسطینیان در آنجا برای جنگ جمع شده بودند، و قطعة زمین پُر از جو بود، و قوم ازحضور فلسطینیان فرار میكردند.
۱۴ و ایشان در میان آن قطعة زمین ایستاده، آن را محافظت نمودند، و فلسطینیان را شكست دادند و خداوند نصرت عظیمی به ایشان داد.
۱۵ و سه نفر از آن سی سردار به صخره نزد داود به مغارة عَدُلاّم فرود شدند و لشكر فلسطینیان در وادی رفائیم اردو زده بودند.
۱۶ و داود در آن وقت در ملاذ خویش بود، و قراول فلسطینیان آن وقت در بیتلحم بودند.
۱۷ و داود خواهش نموده، گفت: «كاش كسی مرا از آب چاهی كه نزد دروازة بیتلحم است بنوشاند.»
۱۸ پس آن سه مرد، لشكر فلسطینیان را از میان شكافته، آب را از چاهی كه نزد دروازة بیتلحم است كشیده، برداشتند و آن را نزد داود آوردند؛ اما داود نخواست كه آن را بنوشد و آن را به جهت خداوند بریخت،
۱۹ و گفت: «ای خدای من حاشا از من كه این كار را بكنم! آیا خون این مردان را بنوشم كه جان خود را به خطر انداختند زیرا به خطر جان خود آن را آوردند؟» پس نخواست كه آن را بنوشد؛ كاری كه این سه مرد شجاع كردند این است.
۲۰ و اَبِیشای برادر یوآب سردار آن سه نفر بود و او نیز نیزة خود را بر سیصد نفر حركت داده، ایشان را كشت و در میان آن سه نفر اسم یافت.
۲۱ در میان آن سه از دو مكرّمتر بود؛ پس سردار ایشان شد، لیكن به سه نفر اول نرسید.
۲۲ و بنایا ابن یهُویاداع پسر مردی شجاع قَبْصیئیلی بود كه كارهای عظیم كرده بود، و پسر اَرِیئیل موآبی را كشت و در روز برف به حفرهای فرود شده، شیری را كشت.
۲۳ و مرد مصری بلندقد را كه قامت او پنج ذراع بود كشت، و آن مصری در دست خود نیزهای مثل نورد نساجان داشت؛ اما او نزد وی با چوبدستی رفت و نیزه را از دست مصری ربوده، وی را با نیزة خودش كشت.
۲۴ بنایا ابن یهُویاداع این كارها را كرد و در میان آن سه مرد شجاع اسم یافت.
۲۵ اینك او از آن سی نفر مكرّمتر شد، لیكن به آن سه نفر اول نرسید و داود او را بر اهل مشورت خود برگماشت.
۲۶ و نیز از شجاعان لشكر، عسائیل برادر یوآب و اَلْحانان بن دُودُوی بیتلحمی،
۲۷ و شَمُّوتِ هَرُورِی و حالَصِ فَلُونی،
۲۸ و عیرا ابن عِقّیشِ تَقُوعی و اَبیعَزَر عَناتُوتی،
۲۹ و سِبْكای حُوشاتی و عیلای اَخُوخی،
۳۰ و مَهْرای نَطُوفاتِی و خالَد بن بَعَنَه نَطُوفاتِی،
۳۱ و اِتّای ابن ریبای از جِبْعة بنیبنیامین و بنایای فَرْعاتُونی،
۳۲ و حُورای از وادیهای جاعَش و اَبیئیلِ عَرُباتِی،
۳۳ و عَزْموتِ بَحْرُومی و اَیحَبای شَعَلْبُونی.
۳۴ و از بنیهاشَمِ جِزُونی یوناتان بن شاجای هَراری،
۳۵ و اَخیام بن ساكارِ هَراری و الیفال بن اُور،
۳۶ و حافَر مَكیراتی و اَخِیای فَلونی،
۳۷ و حَصْرُوی كَرْمَلی و نَعْرای ابن اَزْبای.
۳۸ و یوئیل برادر ناتان و مِبْحار بن هَجْرِی،
۳۹ و صالَقِ عَمُّونی و نحرای بِیرُوتی كه سلاحدار یوآب بن صَرُویه بود.
۴۰ و عیرای یتْرِی و جارَبِ یتْرِی،
۴۱ و اُوریای حِتِّی و زاباد بناَحْلای،
۴۲ و عَدینا ابن شیزای رؤبینی كه سردار رؤبینیان بود و سی نفر همراهش بودند.
۴۳ و حانان بن مَعْكَه و یوشافاط مِتْنِی،
۴۴ و عُزّیای عَشْتَرُوتِی و شاماع و یعُوئیل پسران حُوتامِ عَرُوعِیرِی،
۴۵ و یدِیعیئیل بن شِمْرِی و برادرش یوخای تِیصی،
۴۶ و اَلِیئیل ازمَحُویم و یربیای یوشُویا پسران اَلْناعَم و یتْمَه موآبی،
۴۷ و اَلیئیل و عَوبید و یعْسِیئیلِ مَصُوباتی.
اول تواریخ باب ۲۷
روسای لشکر
۱ و از بنیاسرائیل برحسب شماره ایشاناز رؤسای آبا و رؤسای هزاره و صده و صاحبان منصب كه پادشاه را در همة امور فرقههای داخله و خارجه ماه به ماه در همة ماههای سال خدمت میكردند، هر فرقه بیست و چهار هزار نفر بودند.
۲ و بر فرقة اول برای ماه اول یشُبْعام بن زَبْدِیئیل بود و در فرقة او بیست و چهار هزار نفر بودند.
۳ او از پسران فارَص رئیس جمیع رؤسای لشكر، به جهت ماه اول بود.
۴ و بر فرقة ماه دوم دُودای اَخُوخِی و از فرقة او مَقْلُوت رئیس بود و در فرقة او بیست و چهار هزار نفر بودند.
۵ و رئیس لشكر سوم برای ماه سوم بنایا ابن یهُویاداع كاهن بزرگ بود و در فرقة او بیست و چهار هزار نفر بودند.
۶ این همان بنایا است كه در میان آن سی نفر بزرگ بود و بر آن سی نفر برتری داشت و از فرقة او پسرش عَمّیزاباد بود.
۷ و رئیس چهارم برای ماه چهارم عَسائیل برادر یوآب و بعد از او برادرش زَبَدْیا بود و در فرقة او بیست و چهار هزار نفر بودند.
۸ و رئیس پنجم برای ماه پنجم شَمْهُوتِ یزْراحی بود و در فرقة او بیست و چهار هزار نفر بودند.
۹ و رئیس ششم برای ماه ششم عیرا ابن عِقّیش تَقُّوعِی بود و در فرقة او بیست و چهار هزار نفر بودند.
۱۰ و رئیس هفتم برای ماه هفتم حالَصِ فَلُونِی از بنیافرایم بود و در فرقة او بیست و چهار هزار نفر بودند.
۱۱ و رئیس هشتم برای ماه هشتم سِبْكای حُوشاتِی از زارَحیان بود و در فرقة او بیست و چهار هزار نفر بودند.
۱۲ و رئیس نهم برای ماه نهم اَبیعَزَرِ عَناتوتِی ازبنیبنیامین بود و در فرقه او بیست و چهار هزار نفر بودند.
۱۳ و رئیس دهم برای ماه دهم مَهْرای نَطُوفاتی از زارَحیان بود و در فرقة او بیست و چهار هزار نفر بودند.
۱۴ و رئیس یازدهم برای ماه یازدهم بنایای فِرعاتونی از بنیافرایم بود و در فرقة او بیست و چهار هزار نفر بودند.
۱۵ و رئیس دوازدهم برای ماه دوازدهم خَلْدای نَطُوفاتی از بنیعُتْنِیئیل و در فرقة او بیست و چهار هزار نفر بودند.
فیض عیسی مسیح محبت پدر و مشارکت روح القدس همواره با شما باد
Keine Kommentare:
Kommentar veröffentlichen