Montag, 28. Mai 2012

انگشت خداوند




 لوقا   باب ۱۱
 ۲۰ لیکن‌ هرگاه‌ به‌ انگشت‌ خدا دیوها را بیرون‌ می‌کنم‌، هرآینه‌ ملکوت‌ خدا ناگهان‌ بر شما آمده‌ است‌.


 مرقس   باب ۷

 ۳۳ پس‌ او را از میان‌ جماعت‌ به‌ خلوت‌ برده‌،

 انگشتان‌ خود را در گوشهای‌ او گذاشت‌ و آب‌ دهان‌ انداخته‌،


 زبانش‌ را لمس‌ نمود؛  ۳۴ و به‌سوی‌ آسمان‌ نگریسته‌،


 آهی‌ کشید و بدو گفت‌: “اَفتَحْ!” یعنی‌ باز شو 

  خروج   باب ۳۱
 ۱۸ و چون‌ گفتگو را با موسی‌ در كوه‌ سینا بپایان‌ برد، دو لوح‌ شهادت‌، یعنی‌ دو 

لوح‌ سنگ‌ مرقوم‌ به‌ انگشت‌ خدا را به‌ وی‌ داد.
10 Gebote 

در مورد انگشت خدا که لوح سنگی ده فرمان را در کوه 


سینا نوشته و به موسی داد .



 میدانید و میدانیم که حتی جادوگران فرعون قبل از بیرون 


آمدن قوم از اسارت چه گفتند . 

و در روز پنطیکاست عید هفته ها جشن پنجاهه در چه 

جشن گرفته میشده است .

در روز پنطیکاست امروز انگشت خدا فرامین را بر قلب 

سنگی ما مینویسد


تا قلب گوشتی بیابیم . تا در مشارکت با او و ایمانداران دیگر 


بمانیم . 

خروج باب هشت آیه نوزده



و جادوگران‌ به‌ فرعون‌ گفتند: «این‌ انگشت‌ خداست‌


  خروج   باب ۳۴

 ۱ و خداوند به‌ موسی‌ گفت‌: «دو لوح‌سنگی‌ مثل‌ اولین‌ برای‌ خود بتراش‌، و 

سخنانی‌ را كه‌ بر لوح‌های‌ اول‌ بود و شكستی‌، بر این‌ لوح‌ها خواهم‌ نوشت‌.


تثنیه باب نه آیه ده

و خداوند دو لوح‌ سنگ‌ مكتوب‌ شده‌ به‌ انگشت‌ خدا را به‌ من‌ 

داد و 


بر آنها موافق‌ تمامی‌ سخنانی‌ كه‌ خداوند در كوه‌ از میان‌ 

آتش‌ در 


روز اجتماع‌ به‌ شما گفته‌ بود، نوشته‌ شد.


یوحنا باب هشت آیه شش

و این‌ را از روی‌ امتحان‌ بدو گفتند تاادعایی‌ بر او پیدا کنند. اما 

عیسی‌ سر به‌ زیر افکنده‌، به‌ انگشت‌ خود بر روی‌ زمین‌ 

می‌نوشت‌.


خروج باب هشت آیه نوزده

و جادوگران‌ به‌ فرعون‌ گفتند: «این‌ انگشت‌ خداست‌.» اما 

فرعون‌ 

را دل‌ سخت‌ شد كه‌ بدیشان‌ گوش‌ نگرفت‌، چنانكه‌ خداوند 


گفته‌ 

بود.

تثنیه باب نه آیه ده

و خداوند دو لوح‌ سنگ‌ مكتوب‌ شده‌ به‌ انگشت‌ خدا را به‌ من‌ 

داد


 و بر آنها موافق‌ تمامی‌ سخنانی‌ كه‌ خداوند در كوه‌ از میان‌ 

آتش‌ 


در روز اجتماع‌ به‌ شما گفته‌ بود، نوشته‌ شد.




 فیض‌ و سلامتی و برکات سماوی از جانب‌ پدر ما خدا و عیسی مسیح‌ خداوند و 


دوستی و مشارکت روح القدس همواره 


با شما باد.



Montag, 21. Mai 2012

انجایی که زنجیر از دست و پاهایت باز میشود



من که هستم ؟
هویت یک مسیحی از روی کلام 




آنجایی که زنجیر های مرعی و نامرعی پاره میشوند 

 متی   باب ۵
  نمک نور

 ۱۳ «شما نمک جهانید! لیكن‌ اگر نمک فاسد گردد، به‌ كدام‌ چیز باز نمكین‌ شود؟ دیگر مصرفی ندارد جز آنكه‌ بیرون‌ افكنده‌، پایمال‌ مردم‌ شود. 


 متی   باب ۵

 ۱۴ شما نور عالمید. شهری كه‌ بر كوهی بنا شود، نتوان‌ پنهان‌ كرد. 



 یوحنا   باب ۱

 ۱۲ و اما به‌ آن‌ کسانی‌ که‌ او را قبول‌ کردند قدرت‌ داد تا فرزندان‌ خدا گردند، یعنی‌ به‌ هر که‌ به‌ اسم‌ او ایمان‌ آورد، 


یوحنا   باب ۱۵
 ۵ من‌ تاک‌ هستم‌ و شما شاخه‌ها. آنکه‌ در من‌ می‌ماند و من‌ در او، میوه‌ بسیار می‌آورد زیرا که‌ جدا از من‌ هیچ‌ نمی‌توانید کرد.



 یوحنا   باب ۱۵
 ۱۵ دیگر شما را بنده‌ نمی‌خوانم‌ زیرا که‌ بنده‌ آنچه‌ آقایش‌ می‌کند نمی‌داند؛ لکن‌ شما را دوست‌ خوانده‌ام‌ زیرا که‌ هرچه‌ از پدر شنیده‌ام‌ به‌ شما بیان‌ کردم‌.









  یوحنا   باب ۱۵
 ۷ اگر در من‌ بمانید و کلام‌ من‌ در شما بماند،

 آنچه‌ خواهید بطلبید که‌ برای‌ شما خواهد شد.


اگر در اراده او بخواهید 

  یوحنا   باب ۱۵
 ۱۶ شما مرا برنگزیدید، بلکه‌ من‌ شما را برگزیدم‌ و شما را مقرر کردم‌ تا شما 

بروید و میوه‌ آورید و میوه‌ شما بماند 


تا هر چه‌ از پدر به‌ اسم‌ من‌ طلب‌ کنید به‌ شما عطا کند.




  یوحنا   باب ۱۴
 ۱۳ ”و هر چیزی‌ را که‌ به‌ اسم‌ من‌ سوال‌ کنید بجا خواهم‌ آورد تا پدر در پسر جلال‌ یابد.

  افسسیان   باب ۲
 ۱۰ زیرا که‌ صنعت‌ او هستیم‌، آفریده‌ شده‌ در مسیح‌ عیسی برای کارهای نیکو که‌ 

خدا قبل‌ مهیا نمود تا در آنها سلوک‌ نماییم‌.


 اشعیا   باب ۵۸

 ۹ آنگاه‌ دعا خواهی‌ كرد و خداوند تو را اجابت‌ خواهد فرمود و استغاثه‌ خواهی‌ 


نمود و او خواهد گفت‌ كه‌ اینك‌ حاضر هستم‌.


 اگر یوغ‌ و اشاره‌ كردن‌ به‌ انگشت‌ و گفتن‌ ناحقّ را از میان‌ خود دور كنی‌،

هر کلامی که از دهانت خارج میشود قدرت دارد . 



  امثال   باب ۱۸
 ۲۱ موت‌ و حیات‌ در قدرت‌ زبان‌ است‌، و آنانی‌ كه‌ آن‌ را دوست‌ می‌دارند میوه‌اش‌ 

را خواهند خورد.



   متی   باب ۱۲
 ۳۶ لیکن‌ به‌ شما می‌گویم‌ که‌ هر سخن‌ باطل‌ که‌ مردم‌ گویند، حساب‌ آن‌ را در روز 

داوری‌ خواهند داد.




فیض‌ و سلامتی از جانب‌ پدر ما خدا و عیسی مسیح‌ خداوند و مشارکت روح القدس 


همواره  با شما باد

Montag, 14. Mai 2012


 لوقا   باب ۲۴
  صعود عیسی به آسمان
 ۵۰ پس‌ ایشان‌ را بیرون‌ از شهر تا بیت‌ عنْیا برد و دستهای‌ خود را بلند کرده‌، ایشان‌ را برکت‌ داد.
 ۵۱ و چنین‌ شد که‌ در حین‌ برکت‌ دادن ایشان‌، از ایشان‌ جدا گشته‌، به‌سوی‌ آسمان‌ بالا برده‌ شد.
 ۵۲ پس‌ او را پرستش‌ کرده‌، با خوشی‌ عظیم‌ به‌سوی‌ اورشلیم‌ برگشتند.



 سپس شاگردان آکنده از شادی گشتند. دیگر هیچ شکی دز ذهن ایشان باقی نمانده بود که عیسی، خداوند و مسیح و پسر خدا است. آنگاه به اورشلیم بازگشتند و منتظر آمدن روح‌القدس گشتند. آن زمان، تمام وقت خود را در هیکل به عبادت و تسبیح خدا گذراندند.


عیسی بعد از قیامش، چهل روز بر روی زمین ماند 

سپس به آسمان بالا رفت 

 و به دست راست خدا بنشست (اعمال ۲: ۳۲-۳۳؛ افسسیان ۱: ۲۰-۲۲ 

  اعمال   باب ۲
 ۳۲ پس‌ همان‌ عیسی‌ را خدا برخیزانید و همه‌ ما شاهد بر آن‌ هستیم‌.
 ۳۳ پس‌ چون‌ به‌ دست‌ راست‌ خدا بالا برده‌ شد، روح‌القدس‌ موعود را از پدر یافته‌، این‌ را که‌ شما حال‌ می‌بینید و می‌شنوید ریخته‌ است‌.
 افسسیان   باب ۱
 ۲۰ که‌ در مسیح‌ عمل‌ کرد چون‌ او را از مردگان‌ برخیزانید و به‌ دست‌ راست‌ خود در جایهای آسمانی نشانید،
 ۲۱ بالاتر از هر ریاست‌ و قدرت‌ و قوت‌ و سلطنت‌ و هر نامی که‌ خوانده‌ می شود، نه‌ در این‌ عالم‌ فقط‌ بلکه‌ در عالم‌ آینده‌ نیز.
 ۲۲ و همه‌ چیز را زیر پایهای او نهاد و او را سر همه‌چیز به‌ کلیسا داد،




و در انتهای عالم همین عیسی به همان طریقی که رفت، باز خواهد گشت۱۱).
  اعمال   باب ۱
 ۹ و چون‌ این‌ را گفت‌، وقتی‌ که‌ ایشان‌ همی‌ نگریستند، بالا برده‌ شد و ابری‌ او را از چشمان‌ایشان‌ در ربود.
 ۱۰ و چون‌ به‌سوی‌ آسمان‌ چشم‌ دوخته‌ می‌بودند، هنگامی‌ که‌ او می‌رفت‌، ناگاه‌ دو مرد سفیدپوش‌ نزد ایشان‌ ایستاده‌،
 ۱۱ گفتند: “ای‌ مردان‌ جلیلی‌ چرا ایستاده‌، به‌سوی‌ آسمان‌ نگرانید؟ همین‌ عیسی‌ که‌ از نزد شما به‌ آسمان‌ بالا برده‌ شد، باز خواهد آمد به‌ همین‌ طوری‌ که‌ او را به‌سوی‌ آسمان‌ روانه‌ دیدید.”



 وی با قوت و جلال عظیم بر ابرها می‌آید (مرقس ۱۳: ۲۶).
 تا آن روز، باشد که هر یک از ما وفادار بمانیم و مشغول کاری باشیم که خداوند ما را به انجام آن مکلف نموده است. 
با این کار، خداوند، یعنی مسیح قیام کرده، تا انقضای عالم با ما خواهد بود (متی ۲۸: ۲۰).

عیسی مسیح با صعود به آسمان  ما را تنها رها نکرد . 

برای همین دعا میکنیم 
چشمان ما را باز کن خداوند تا محبت همسایه را دریابیم 
گوشهای ما را مسح کن تا کلامت را بشنویم 
قلبهای ما را لمس کن تا رو در رویی با ترا جویا باشیم 
دستان ما را مسح کن تا خادمان ملکوت تو باشیم 
دهان ما را باز کن که مژده انجیل همه جا اعلام کنیم . 
درها را باز ساز تا در جماعت ما حق جویان وارد شوند . 
.حقیقت را بشناسند و در این نجات سهیم گردند. 

در نام عیسی مسیح به فیض روح القدس آمین 




Montag, 7. Mai 2012

خداوند داور من است --دانیال


  دانیال   باب ۶
  چاه شیران
 ۱ و داریوش‌ مصلحت‌ دانست‌ كه‌ صد و بیست‌ والی‌ بر مملكت‌ نصب‌ نماید تا بر تمامی‌ مملكت‌ باشند.
 ۲ و بر آنها سه‌ وزیر كه‌ یكی‌ از ایشان‌ دانیال‌ بود تا آن‌ والیان‌ به‌ ایشان‌ حساب‌ دهند و هیچ‌ ضرری‌ به‌ پادشاه‌ نرسد.
 ۳ پس‌ این‌ دانیال‌ بر سایر وزراء و والیان‌ تفوّق‌ جست‌ زیرا كه‌ روح‌ فاضل‌ دراو بود و پادشاه‌ اراده‌ داشت‌ كه‌ او را بر تمامی‌ مملكت‌ نصب‌ نماید.
 ۴ پس‌ وزیران‌ و والیان‌ بهانه‌ می‌جستند تا شكایتی‌ در امور سلطنت‌ بر دانیال‌ بیاورند اما نتوانستند كه‌ هیچ‌ علّتی‌ یا تقصیری‌ بیابند، چونكه‌ او امین‌ بود و خطایی‌ یا تقصیری‌ در او هرگز یافت‌ نشد.
 ۵ پس‌ آن‌ اشخاص‌ گفتند كه‌ «در این‌ دانیال‌ هیچ‌ علتی‌ پیدا نخواهیم‌ كرد مگر اینكه‌ آن‌ را درباره‌ شریعت‌ خدایش‌ در او بیابیم‌.»
 ۶ آنگاه‌ این‌ وزراء و والیان‌ نزد پادشاه‌ جمع‌ شدند و او را چنین‌ گفتند: «ای‌ داریوش‌ پادشاه‌ تا به‌ ابد زنده‌ باش‌.
 ۷ جمیع‌ وزرای‌ مملكت‌ و رؤساو والیان‌ و مشیران‌ و حاكمان‌ با هم‌ مشورت‌ كرده‌اند كه‌ پادشاه‌ حكمی‌ استوار كند و قدغن‌ بلیغی‌ نماید كه‌ هر كسی‌ كه‌ تا سی‌ روز از خدایی‌ یا انسانی‌ سوای‌ تو ای‌ پادشاه‌ مسألتی‌ نماید در چاه‌ 

شیران‌ افكنده‌ شود.


 ۸ پس‌ ای‌ پادشاه‌ فرمان‌ را استوار كن‌ و نوشته‌ را امضا فرما تا موافق‌ شریعت‌ مادیان‌ و فارسیان‌ كه‌ منسوخ‌ نمی‌شود تبدیل‌ نگردد.»
 ۹ بنابراین‌ داریوش‌ پادشاه‌ نوشته‌ و فرمان‌ را امضا نمود.
 ۱۰ اما چون‌ دانیال‌ دانست‌ كه‌ نوشته‌ امضا شده‌ است‌ به‌ خانه‌ خود درآمد و پنجره‌های‌ بالاخانه‌ خود را به‌ سمت‌ اورشلیم‌ باز نموده‌، هر روز سه‌ مرتبه‌ زانو می‌زد و دعا می‌نمود و چنانكه‌ قبل‌ از آن‌ عادت‌ می‌داشت‌، نزد خدای‌ خویش‌ دعا می‌كرد و تسبیح‌ می‌خواند.

 ۱۱ پس‌ آن‌ اشخاص‌ جمع‌ شده‌، دانیال‌ را یافتند كه‌ نزد خدای‌ خود مسألت‌ و تضرّع‌ می‌نماید.
 ۱۲ آنگاه‌ به‌ حضور پادشاه‌ نزدیك‌ شده‌، درباره‌ فرمان‌ پادشاه‌ عرض‌ كردند كه‌ «ای‌ پادشاه‌ آیا فرمانی‌ امضا ننمودی‌ كه‌ هر كه‌ تا سی‌ روز نزد خدایی‌ یا انسانی‌ سوای‌ تو ای‌ پادشاه‌ مسألتی‌ نماید در چاه‌ شیران‌ افكنده‌ شود؟» پادشاه‌ در جواب‌ گفت‌: «این‌ امر موافق‌ شریعت‌ مادیان‌ و فارسیان‌ كه‌ منسوخ‌ نمی‌شود، صحیح‌ است‌.»
 ۱۳ پس‌ ایشان‌ در حضور پادشاه‌ جواب‌ دادند و گفتند كه‌ «این‌ دانیال‌ كه‌ از اسیران‌ یهودا می‌باشد به‌ تو ای‌ پادشاه‌ و به‌ فرمانی‌ كه‌ امضا نموده‌ای‌ اعتنا نمی‌نماید، بلكه‌ هر روز سه‌ مرتبه‌ مسألت‌ خود را می‌نماید.»
 ۱۴ آنگاه‌ پادشاه‌ چون‌ این‌ سخن‌ را شنید بر خویشتن‌ بسیار خشمگین‌ گردید و دل‌خود را به‌ رهانیدن‌ دانیال‌ مشغول‌ ساخت‌ و تا غروب‌ آفتاب‌ برای‌ استخلاص‌ او سعی‌ می‌نمود.
 ۱۵ آنگاه‌ آن‌ اشخاص‌ نزد پادشاه‌ جمع‌ شدند و به‌ پادشاه‌ عرض‌ كردند كه‌ «ای‌ پادشاه‌ بدان‌ كه‌ قانون‌ مادیان‌ و فارسیان‌ این‌ است‌ كه‌ هیچ‌ فرمان‌ یا حكمی‌ كه‌ پادشاه‌ آن‌ را استوار نماید تبدیل‌ نشود.»
 ۱۶ پس‌ پادشاه‌ امر فرمود تا دانیال‌ را بیاورند و او را در چاه‌ شیران‌ بیندازند؛ و پادشاه‌ دانیال‌ را خطاب‌ كرده‌، گفت‌: «خدای‌ تو كه‌ او را پیوسته‌ عبادت‌ می‌نمایی‌ تو را رهایی‌ خواهد داد.»


شجاعت، اعتماد و توکل دانیال به خدا باعث شد تا از این


 آزمایش سربلند بیرون بیاید. در سخت­ترین شرایط. دانیال



 در یک قدمی مرگ، در کنار شیرهای گرسنه، اعتماد به 



خداوند را فراموش نکرد. دانیال نه زیر هدفش زد و نه 



اعتقادش را زیر پا گذاشت و خداوند او را بلند کرد.


، ما هم باید در سخت­ترین شرایط زندگی مان یاد خدا



 و توکل بر او را فراموش نکنیم. چون کلام خداوند می­گوید: 


متوکلین به او هرگز خجل نخواهند شد.



 خداوند داور من است 



دانیال یکی از چهار نبی بزرگ درعهد عتیق می‌باشد. دانیال شخصی از طایفه یهودا و از خانواده‌ای اشرافی و اصیل بود. محل تولد وی با احتمال زیاد اورشلیم و در سال ۶۲۳ قبل از میلاد بوده است. در سومین سال پادشاهی یهُویاقیم‌ پادشاه یهودا بر اسرائیل، اورشلیم توسط نَبُوكَدْنَصَّر پادشاه بابل در هشتمین سال سلطنتش، محاصره و تسخیر گردید. 

نَبُوكَدْنَصَّر، یهُویاقیم‌ و تمامی‌اسرائیلیان به غیر از مسکینان را به اسارت به بابل برد. و دانیال را به همراه سه تن دیگر که از خانواده اصیل و از اشراف بودند، جهت تعلیم و تربیت و یادگیری علم و زبان کلدانیان و خدمت به پادشاه به دربار خود در بابل فرستاد. ( حدود ۶۰۶ قبل از میلاد). در بابل به دانیال نام و لقب‌ بَلْطَشَصَّر به معنی شاهزاده بِل که نام بت حمایت کننده از پادشاه بود، داده شد. 
دانیال در دربار از خوراکی که به آنها می‌دادند به واسطه نجس بودن از نظر شیعت موسی، نخورد و تقاضای خوراکی دیگر کرد. وزیر دربار برای مدت ده روز به آنان غذای مورد درخواست آنان را داد و سپس چون متوجه شد آنان از نظر سلامت در وضعیت بهتری قرار دارند با درخواست دانیال موافقت کرد. 

پس از پایان یافتن تعلیم و تربیت دانیال، او و سه نفر دیگر از همراهان وی را به حضور نَبُوكَدْنَصَّر بردند و پادشاه آنان را در حکمت و دانایی، ده بار بهتر از بقیه منجمان و جادوگران دربار دید و هر کدام از آنان را به خدمت گماشت. 
دانیال که دارای حکمت در تعبیر خواب بود. اغلب خوابهای نَبُوكَدْنَصَّر را تعبیر می‌نمود. پس از بیان و تعبیر اولین خواب وی در ارتباط با زوال حکومتش، نَبُوكَدْنَصَّر او را تعظیم کرده و خدای دانیال را خدای خدایان خواند، و به او مقام والا و هدایای ارزنده داد. در تعبیر خوابی دیگر که نَبُوكَدْنَصَّر دیده بود، دانیال به وی گفت: مدت هفت سال در بیابان رانده خواهی شد و با حیوانات صحرا زندگی کرده و مانند گاو علف خواهی خورد، تا زمانی که بدانی دنیا در دست خداوند است و از تکبر خود دست برداشته و فروتن گردی، و تمامی این اتفاقات برای نَبُوكَدْنَصَّر افتاد. دانیال که از اسيران يهودا بود و به سبب حكمت و دانش خود و تعبير خوابهای نَبُوكَدْنَصَّر جايگاه ويژه‌‌ای در نظر اين پادشاه پيدا كرد و رئيس رؤسای جميع حكمای بابل گرديد. 
پس از به سلطنت رسیدن بَلْشصَّر، وی در یک شب مهمانی بزرگی ترتیب داده و در آن شب با جامهایی که جدش نبوکدنصر از خانه خداوند در اورشلیم آورده بود، شراب نوشیدند. در همان وقت انگشتانی بر روی دیوار قصر چیزهایی نوشت که سبب نگرانی بَلْشصَّر گردید. ملکه از وی خواست که دانیال را برای خواندن و تفسیر نوشته ها احضار کند. دانیال نوشته ها را خوانده و حکومت وی را تمام شده از جانب خداوند اعلام کرد. در همان شب بَلْشصَّر کشته و داریوش مادی به جای وی، بر تخت سلطنت نشست. 



داریوش مادی برای اداره مملکت، صد و بیست حاکم برای قسمتهای مختلف کشور انتخاب نمود و سه وزیر که یکی از آنان دانیال بود برای نظارت بر آنان انتخاب کرد. داریوش به سبب دانایی و کفایت دانیال، تمامی‌اداره امور کشور را به او سپرد، و این سببی برای حسادت سایرین به دانیال و تلاش برای از بین بردن وی گردید. 
سخن‌‌چينی و دسیسة سایر وزرا نسبت به دانیال ادامه می‌‌یابد تا آنجا كه پادشاه را مجبور به صدور و امضای حكمی‌كردند كه به موجب آن هر شخصی كه تا سی روز هر درخواستی دارد، اگر از خدایی یا انسانی به غیر از داریوش بطلبد، در چاه شیران انداخته شود. دانیال به فرمان صادره اعتنایی نمی‌کند و هر روز سه مرتبه خدای خود را عبادت می‌‌كرد. پس آن اشخاص به پادشاه اطلاع دادند و پادشاه از امضای فرمان سخت پشیمان و عصبانی گشت. اما به موجب قانون مادیان و فارسیان حكم غیرقابل برگشت بود. دانیال یك شب را در چاه میان شیران به سر برد و بامداد روز بعد بدون هیچ صدمه و آزاری از چاه خارج گردید. داریوش اشخاصی را كه از دانیال شكایت كرده بودند، به همراه خانوادة آنان در چاه شیران افكند و آنان خوراک شیران گشته و همگی کشته شدند. 
پس از آن داریوش فرمانی برای تمام قومها و نژادهای گوناگون نوشته و فرمان داد، که هر کس در قلمرو پادشاهی وی می‌باشد، باید از خدای دانیال بترسد و به آن احترام بگذارد زیرا او خدای زنده و ابدی است. بدین ترتیب دانیال در دوران پادشاهی داریوش مادی و کورش همیشه موفق و کامروا بود.
همزمان با دانیال دو نبی دیگر نیز در میان قوم نبوت می‌کردند، حزقیال نیز توسط نَبُوكَدْنَصَّر به اسارت برده شده و در در محلی به نام تَلَّ اَبِیب، كنار رود خابور در بابل‌ زندگی‌ می‌كرد. و ارمیا نبی دیگری که پس از حمله کلدانیان، نبوکدنصر‌ دستور داد که وی را از زندان آزاد کنند وارمیا پس از آزادی با سایر یهودیان در اسرائیل باقی ماند و در یهودا به خدمت مشغول بود. حزقیال وی را حکیم میخواند و در درستکاری و ایمان، دانیال را همانند نوح و ایوب به حساب می‌آورد. در کتاب متی، عیسای مسیح در ارتباط با به آخر رسیدن دنیا از نوشته های دانیال صحبت به میان می‌آورد. 
دانیال تا زمان فتح بابل به دست کورش پادشاه، همچنان در دربار خدمت می‌کرد وتا سال اول حکومت کورش حضور داشته است. وی تمامی‌عمر خود را در بابل بود و از تاریخ مرگ وی اطلاع دقیقی در دست نیست. احتمالا وی در حدود نود سالگی درگذشته است. آرامگاه دانیال در شهر شوش واقع در خوزستان ایران می‌باشد.‌



دانیال باب ۶ آیه ۱۶ تا ۲۲ 
۱۶ پس‌ پادشاه‌ امر فرمود تا دانیال‌ را بیاورند و او را در چاه‌ شیران‌ بیندازند؛ و پادشاه‌ دانیال‌ را خطاب‌ كرده‌، گفت‌: «خدای‌ تو كه‌ او را پیوسته‌ عبادت‌ می‌نمایی‌ تو را رهایی‌ خواهد داد.» ۱۷ و سنگی‌ آورده‌، آن‌ را بر دهنه‌ چاه‌ نهادند و پادشاه‌ آن‌ را به‌ مُهر خود و مُهر امرای‌ خویش‌ مختوم‌ ساخت‌ تا امر درباره‌ دانیال‌ تبدیل‌ نشود. ۱۸ آنگاه‌ پادشاه‌ به‌ قصر خویش‌ رفته‌، شب‌ را به‌ روزه‌ بسر برد و به‌ حضور وی‌ اسباب‌ عیش‌ او را نیاوردند و خوابش‌ از او رفت‌. ۱۹ پس‌ پادشاه‌ صبح‌ زود وقت‌ طلوع‌ فجر برخاست‌ و به‌ تعجیل‌ به‌ چاه‌ شیران‌ رفت‌. ۲۰ و چون‌ نزد چاه‌ شیران‌ رسید به‌ آواز حزین‌ دانیال‌ را صدا زد و پادشاه‌ دانیال‌ را خطاب‌ كرده‌، گفت‌: «ای‌ دانیال‌، بنده‌ خدای‌ حی، آیا خدایت‌ كه‌ او را پیوسته‌ عبادت‌ می‌نمایی‌ به‌ رهانیدنت‌ از شیران‌ قادر بوده‌ است‌؟» ۲۱ آنگاه‌ دانیال‌ به‌ پادشاه‌ جواب‌ داد كه‌ «ای‌ پادشاه‌ تا به‌ ابد زنده‌ باش‌! ۲۲ خدای‌ من‌ فرشته‌ خود را فرستاده‌، دهان‌ شیران‌ را بست‌ تا به‌ من‌ ضرری‌ نرسانند چونكه‌ به‌ حضور وی‌ در من‌ گناهی‌ یافت‌ نشد و هم‌ درحضور تو ای‌ پادشاه‌ تقصیری‌ نورزیده‌ بودم‌.»   


فیض عیسی مسیح محبت پدر و مشارکت روح القدس باشما باد 

با ایمان از میان شعله های آتش بگذر بوسیله‌ او که‌ ما را محبت‌ نمود.




 دانیال   باب ۳
 ۱۰ تو ای‌ پادشاه‌ فرمانی‌ صادر نمودی‌ كه‌ هر كه‌ آواز كَرِنّا و سرنا و عود و بربط‌ و سنتور و كمانچه‌ و هر قسم‌ آلات‌ موسیقی‌ را بشنود به رو افتاده‌، تمثال‌ طلا را سجده‌ نماید؛
 ۱۱ و هر كه‌ به‌ رو نیفتد و سجده‌ ننماید در میان‌ تون‌ آتش‌ ملتهب‌ افكنده‌ شود.
 ۱۲ پس‌ چند نفر یهود كه‌ ایشان‌ را بر كارهای‌ ولایت‌ بابل‌ گماشته‌ای‌ هستند، یعنی‌
شَدْرَك‌ و میشك‌ و عَبِدْنَغو.
 این‌ اشخاص‌ ای‌ پادشاه‌، تو را احترام‌ نمی‌نمایند و خدایان‌ تو را عبادت‌ نمی‌كنند و تمثال‌ طلا را كه‌ نصب‌ 

نموده‌ای‌ سجده‌ نمی‌نمایند

 ۱۳ آنگاه‌ نَبوْكَدْنَصَّر با خشم‌ و غضب‌ فرمود تا شَدْرَك‌ و میشك‌ و عَبِدْنَغو را حاضر كنند. پس‌ این‌ اشخاص‌ را در حضور پادشاه‌ آوردند.
 ۱۴ پس‌ نَبوْكَدْنَصَّر ایشان‌ را خطاب‌ كرده‌، گفت‌: «ای‌شَدْرَك‌ و میشك‌ و عَبِدْنَغو! آیا شما عمداً خدایان‌ مرا نمی‌پرستید وتمثال‌ طلا را كه‌ نصب‌ نموده‌ام‌ سجده‌ نمی‌كنید؟
 ۱۵ الا´ن‌ اگر مستعد بشوید كه‌ چون‌ آواز كَرِنّا و سرنا و عود و بربط‌ و سنتور و كمانچه‌ و هر قسم‌ آلات‌ موسیقی‌ را بشنوید به‌ رو افتاده‌، تمثالی‌ را كه‌ ساخته‌ام‌ سجده‌ نمایید، (فبها)؛ و اما اگر سجده‌ ننمایید، در همان‌ ساعت‌ در میان‌ تون‌ آتش‌ ملتهب‌ انداخته‌ خواهید شد و كدام‌ خدایی‌ است‌ كه‌ شما 

را از دست‌ من‌ رهایی‌ دهد.»

 ۱۶ شَدْرَك‌ و میشك‌ و عَبِدْنَغو در جواب‌ پادشاه‌ گفتند: «ای‌ نَبوْكَدْنَصَّر! درباره‌ این‌ امر ما را باكی‌ نیست‌ كه‌ تو را جواب‌ دهیم‌.
 ۱۷ اگر چنین‌ است‌، خدای‌ ما كه‌ او را می‌پرستیم‌ قادر است‌ كه‌ ما را از تون‌ آتش‌ ملتهب‌ برهاند و او ما را از 

دست‌ تو ای‌ پادشاه‌ خواهد رهانید.


 ۱۸ و اگر نه‌، ای‌ پادشاه‌ تو را معلوم‌ باد كه‌ خدایان‌ تو را عبادت‌ نخواهیم‌ كرد و تمثال‌ طلا را كه‌ نصب‌ نموده‌ای‌ سجده‌ نخواهیم‌ نمود.»

 ۱۹ آنگاه‌ نَبوْكَدْنَصَّر از خشم‌ مملو گردید و هیئت‌ چهره‌اش‌ بر شَدْرَك‌ و میشك‌ و عَبِدْنَغو متغیر گشت‌ و متكلّم‌ شده‌، فرمود تا تون‌ را هفت‌ چندان‌ زیاده‌تر از عادتش‌ بتابند.
 ۲۰ و به‌ قوّیترین‌ شجاعان‌ لشكر خود فرمود كه‌ شَدْرَك‌ و میشك‌ و عَبِدْنَغو را ببندند و در تون‌ آتش‌ ملتهب‌ بیندازند.
 ۲۱ پس‌ این‌ اشخاص‌ را در رداها و جُبّه‌ها و عمامه‌ها و سایر لباسهای‌ ایشان‌ بستند و در میان‌ تون‌ آتش‌ ملتهب‌ افكندند.
 ۲۲ و چونكه‌ فرمان‌ پادشاه‌ سخت‌ بود و تون‌ بی‌نهایت‌ تابیده‌ شده‌، شعله‌ آتش‌ آن‌ كسان‌ را كه‌ شَدْرَك‌ و میشك‌ و عَبِدْنَغو را برداشته‌ بودند كشت‌.
 ۲۳ و این‌ سه‌ مرد یعنی‌ شَدْرَك‌ و میشك‌ و عَبِدْنَغو در میان‌ تون‌آتش‌ ملتهب‌ بسته‌ افتادند.
 ۲۴ آنگاه‌ نَبوْكَدْنَصَّر پادشاه‌ در حیرت‌ افتاد و بزودی‌ هر چه‌ تمامتر برخاست‌ و مشیران‌ خود را خطاب‌ كرده‌، گفت‌: «آیا سه‌ شخص‌ نبستیم‌ و در میان‌ آتش‌ نینداختیم‌؟» ایشان‌ در جواب‌ پادشاه‌ عرض‌ كردند كه‌ «صحیح‌ است‌ ای‌ پادشاه‌!»
 ۲۵ او در جواب‌ گفت‌: «اینك‌ من‌ چهار مرد می‌بینم‌ كه‌ گشاده‌ در میان‌ آتش‌ می‌خرامند و ضرری‌ به‌ ایشان‌ نرسیده‌ است‌ و منظر چهارمین‌ شبیه‌ پسر خدا است‌.»

 ۲۶ پس‌ نَبوْكَدْنَصَّر به‌ دهنه‌ تون‌ آتش‌ ملتهب‌ نزدیك‌ آمد و خطاب‌ كرده‌، گفت‌: «ای‌ شَدْرَك‌ و میشك‌ و عَبِدْنَغو! ای‌ بندگان‌ خدای‌ تعالی‌ بیرون‌ شوید و بیایید.» پس‌ شَدْرَك‌ و میشك‌ و عَبِدْنَغو از میان‌ آتش‌ بیرون‌ آمدند.
 ۲۷ و اُمَرا و رؤسا و والیان‌ و مشیران‌ پادشاه‌ جمع‌ شده‌، آن‌ مردان‌ را دیدند كه‌ آتش‌ به‌ بدنهای‌ ایشان‌ اثری‌ نكرده‌ و مویی‌ از سر ایشان‌ نسوخته‌ و رنگ‌ ردای‌ ایشان‌ تبدیل‌ نشده‌، بلكه‌ بوی‌ آتش‌ به‌ ایشان‌ نرسیده‌ است‌.
 ۲۸ آنگاه‌ نَبوْكَدْنَصَّر متكلم‌ شده‌، گفت‌: «متبارك‌ باد خدای‌ شَدْرَك‌ و میشك‌ و عَبِدْنَغو كه‌ فرشته‌ خود را فرستاد و بندگان‌ خویش‌ را كه‌ بر او توّكل‌ داشتند و به‌ فرمان‌ پادشاه‌ مخالفت‌ ورزیدند و بدنهای‌ خود را تسلیم‌ نمودند تا خدای‌ دیگری‌ سوای‌ خدای‌ خویش‌ 

را عبادت‌ و سجده‌ ننمایند، رهایی‌ داده‌ است‌.


 ۲۹ بنابراین‌ فرمانی‌ از من‌ صادر شد كه‌ هر قوم‌ و امّت‌ و زبان‌ كه‌ حرف‌ ناشایسته‌ای‌ به‌ ضدّ خدای‌ شَدْرَك‌ و میشك‌ و عَبِدْنَغو بگویند، پاره‌ پاره‌ شوند و خانه‌های‌ ایشان‌ به‌ مزبله‌ مبدّل‌ گردد، زیرا خدایی‌ دیگر نیست‌ كه‌ بدین‌ منوال‌ رهایی‌ تواند داد.»
 ۳۰ آنگاه‌ پادشاه‌ (منصب‌) شَدْرَك‌ و میشك‌ وعَبِدْنَغو را در ولایت‌ بابل‌ برتری‌ داد.


رومیان   باب ۸
 ۳۶ چنانکه‌ مکتوب‌ است‌ که‌ “بخاطر تو تمام‌ روز کشته‌ و مثل‌ گوسفندان‌ ذبحی‌ شمرده‌ می‌شویم‌.”
 ۳۷  بلکه‌ در همه‌ این‌ امور از حد زیاده‌ نصرت‌ یافتیم‌، بوسیله‌ او که‌ ما را محبت‌ نمود.

  یوحنا اول   باب ۴
 ۴ ای‌ فرزندان‌، شما از خدا هستید و بر ایشان‌ غلبه‌ یافته‌اید زیرا او که‌ در شماست‌، بزرگتر است‌ از آنکه‌ در جهان‌ است‌.

  یوحنا اول   باب ۴
 ۱۷ محبت‌ در همین‌ با ما کامل‌ شده‌ است‌ تا در روز جزا ما را دلاوری‌ باشد، زیرا چنانکه‌ او هست‌، ما نیز در این‌ جهان‌ همچنین‌ هستیم‌.


دانه های عدالت و قدوسیت در توست بگذار تا روحالقدس آنرا در تو بارور سازد 

صدای خدا را بشنو 

چنانکه اوست ما نیز چنین هستیم 

 افسسیان   باب ۱
 ۱۷ تا خدای خداوند ما عیسی مسیح‌ که‌ پدر ذوالجلال‌ است‌، روح‌ حکمت‌ و کشف‌ را 

در معرفت‌ خود به‌ شما عطا فرماید.


 ۱۸ تا چشمان‌ دل‌ شما روشن‌ گشته‌، بدانید که‌ امید دعوت‌ او چیست‌ و کدام‌ است‌ 


دولت‌ جلال‌ میراث‌ او در مقدسین‌،

 ۱۹ و چه‌ مقدار است‌ عظمت‌ بینهایت‌ قوت‌ او نسبت‌ به‌ ما مومنین‌ برحسب‌ عمل‌ 

توانایی قوت‌ او

قوت رستاخیز مسیح با ماست و در  ما /// میتوانیم همان قدرت را خود داشته باشیم 

 ۲۰ که‌ در مسیح‌ عمل‌ کرد چون‌ او را از مردگان‌ برخیزانید و به‌ دست‌ راست‌ خود 

در جایهای آسمانی نشانید،

صاحب آرامی امروز نشانید شده عمل او را بیاب امروز شریر زیر پا

افسسیان   باب ۲
 ۶ و با او برخیزانید و در جایهای آسمانی در مسیح‌ عیسی نشانید.


یا به روش خدا زندگی کن یا در زندان انفرادی که خودت ساخته ایی انتخاب با 

توست در قدرت رستاخیز و اعتماد زندگی کنی یا در مرگ تدریجی 

انتخاب با توست 


فیض عیسی مسیح محبت پدر و مشارکت روح القدس با تو باشد و بماند .