Montag, 7. Januar 2013

رودرویی (عبری:ספר יהושע) یوشع

رودرویی 
زمانی که از ایران تازه خارج شده بودم . با هر ایرانی آشنا میشدم پدرش عموش  سرلشکر فلانی و سرتیپ بیساری بود یا خانواده سلطنتی 
یا خودشان دکترا:* داشتند 
و همیشه میخواستند خودشان به این و یا آن سیاستمدار و هنرپیشه  نزدیک نشان بدهند
شاید از انسانهایی صحبت میکردند که به گروه خونشان نمیخورد 
خیلی ها دوست دارند با آدمهای معروف عکس بگیرند 
که شاید بگویند ما هم بله 
خیلیها مخصوصا دنبال آدمهای معروف میروند و میخواهند بدانند اونها چه میپوشند تا از ایشان تقلید کنند 
چه میخورند تا آنان نیز روش زندگیشان را عوض کنند . 
یا کجا میروند تا آنان نیز چنین کنند 
هنرپیشه ها و سیاستمداران و غیره و...............
یادم میاید که چند سال پیش  یکی از ایمانداران جوگیر شده بود و عکسش را با شاهزاده فلانی با آب و تاب خارق العاده نشان میداد . حتی میگفت چون کاغذی همراه نداشته از شاهزاده خواسته تا روی عینکش امضا کنند و این  امضای روی عینکش را 
مثل بزرگترین گنج زندگیش حمل میکرد . 
شاید برای برخی جالب باشد اما باید اضافه کنم برای من اهمیت چندانی ندارد 
اما آنچه لازم است بدانم این است که تنها رودرویی با یک نفر شاه شاهان  .
خداوند خدا  را باید طالب باشم 
چون او تصمیم زندگی و پاسخ تمام سوالاتم و پاسخ دنیا است  
چگونه میتوانم رودرویی با خدا را تجربه کنم 
با فروتنی و قلبی آماده برای شنیدن صدای او 
یوشع با صورت بر زمین افتاد 
او میدانست تمامی جوابهایش پیش اوست اما کی پاسخ را میدهد
اراده اش کی اجرا میگردد . 
-----------------------------
او برای هر چیز زمانی را گذارده و ظیفه ما در این میان خواست اراده اوست 
--------------------------------------------------------
  یوشع   باب ۵

 ۱۴ گفت‌: «نی‌، بلكه‌ من‌ سردار لشكر خداوند هستم‌ كه‌ الا´ن‌ آمدم‌.» پس‌ یوشع‌ روی‌ به‌ 

زمین‌ افتاده‌، سجده‌ كرد و به‌ وی‌ گفت‌: «آقایم‌ به‌ بندة‌ خود چه‌ می‌گوید؟» 

فیض عیسی مسیح محبت پدر و مشارکت روح القدس با شما باشد و بماند 




Keine Kommentare:

Kommentar veröffentlichen