Montag, 28. Oktober 2013

هالوین


هالوین 

هر وقت میخواهیم جشنی را بگیریم  به یادمان بیاوریم ریشه این جشن از کجاست
دیروز قبل از اینکه کلیسا را ترک کنم با یک خانواده عزیزی که به  تازگی 
ایمان آورده اند چند لحظه هم صحبت شدیم 
دختر خانواده گفت بعد از اینجا میرم با بچه ها ی همسایه هالوین 
گفتم عزیز معنی این جشن را میدانی گفت نه 

شیرینی یا لعنت را میخواهید 
برایش تعریف کردم 
گفت من دیگر نمیروم شما چی 


 افسسیان   باب ۵
 ۱۱ و در اعمال‌ بی ثمر ظلمت‌ شریک‌ مباشید بلکه‌ آنها را مذمت‌ کنید، 

افسسیان   باب ۶
 ۹ و ای آقایان‌، با ایشان‌ به‌ همین‌ نسق‌ رفتار نمایید و از تهدید کردن‌ احتراز کنید، چونکه‌ می دانید که‌ خود شما را هم‌ آقایی هست‌ در آسمان‌ و او را نظر به‌ ظاهر نیست‌.
۰ خلاصه‌ ای برادران‌ من‌، در خداوند و در توانایی قوت او زورآور شوید.  ۱۱
 اسلحه‌ تمام‌ خدا را بپوشید تا بتوانید با مکرهای ابلیس‌ مقاومت‌ کنید. 




سی ویکم اکتبر بر اول نوامبر در تقویم قوم سلتی 

و کاهنان دوریئان // شاهزاده مرگ // ارواح مردگان در این شب برای شفاعت ارواح مردگان قربانی بر آتش 
قرار میدادند . 

باورآنان بر این بود که در این شب راه میان دوجهان باز میشود و اروا ح در گذشتگان نیز برجمع حاضر میشوند 
  پس کسی که قربانی بیشتری بیاوربرکت بیشتری دریافت میکند 
و در سال بعدی  از بلایا دور میگردد
بنیانگذاران این جشن قوم سلتی بودند که سال‌ها پیش از میلاد مسیح در ایرلند و شمال فرانسه زندگی می‌کردند.
هر ساله در شب سی ویکم  با کدویی که درونش خالی شده و در آن شمعی قرار دارد 

هدیه  یا لعنت


کاهنان برای آرامش ارواح مردگان بر درها میکوبیدند  و قربانی میطلبیدند 

 نوزادیا کودکی از خانواده ها میخواستند تا برای خدای مردگان //ارواح قربانی کنند 

و اگر خانواده ایی اینکار را انجام نمیداد تمامی خانواده محکوم به مرگ بر آتش بود 

امروز هم خیلییها با لباسهای عجیب بر درب منازل میکوبند ومثل کاهنان سلتی

شیرینی و یا ..........
هالوین  جشنی که ارواح قسم داده میشنود . و قربانی مرگ بر خدایان دروغین گذارده 

میگردد برای اینکه انسانها  خدا را نمیشناختند 

آنان با قربانی های خود میخواستند دل خدایان را بدست آورند 

در صورتی که 

عیسی واسطه‌ای حقیقی بین خدا و انسان است، زیرا او هم خدا و هم انسان است (عبرانیان ۹: ۱۵). عیسی برای اینکه کفاره انسانها باشد، باید انسان می‌بود (عبرانیان ۹: ۱۵). از سوی دیگر، حقیقتا باید خدا می‌بود (عبرانیان ۹: ۱۴). و عیسی حقیقتا باید انسان می‌بود تا به جای انسان بتواند شیطان را شکست دهد (عبرانیان ۲: ۱۴-۱۷)؛ و برای اینکه به اندازه کافی نیرومند باشد که شیطان و ارواح شریر را شکست دهد، باید خدا می‌بود (کولسیان ۱۵: ۲۶، مکاشفه ۱۹: ۱۱-۲۱). 


خداوند ما خدایست که میخواهد حیات را بفراوانی دریافت کنیم 


او ترا میشناسد . میخواهد شادی را زندگی کنی اما 
آیا تو نیز ارزشهای الهی را میشناسی و میدانی نباید همشکل این جهان گردی 
و ارزشهای او را زندگی کنی . 


  یوحنا   باب ۱۶
 ۳۳ بدین‌ چیزها به‌شما تکلم‌ کردم‌ تا در من‌ سلامتی‌ داشته‌ باشید. در جهان‌ برای‌ شما زحمت‌ خواهد شد. و لکن‌ خاطر جمع‌ دارید زیرا که‌ من‌ بر جهان‌ غالب‌ شده‌ام‌.” 


فیض عیسی مسیح و محبت پدر و مشارکت روح القدس با  شما باشد و بماند  

سهیلا 






Mittwoch, 16. Oktober 2013

به عیسی مسیح ایمان آوردم و بعدش چه




شناخت خدا اعمال مذهبی وتکراری  نیست
 شناخت خدا یک ارتباط 
است. یک ارتباط شخصی بواسطه خون عیسی مسیح

ارتباط با آفریننده در اعتماد واطمینان........ 
.
با تمامی دل وجان با اعتراف و توبه بازگشت از راههای خود اراده خدا را جویا شدن و بعد وقت ملاقات برای خدا و در این ارتباط رشد کردن مژده انجیل و تجربه با خدای حی را با دیگران تقسیم کردن
رومیان باب ۱
۱۶ زیرا که‌ از انجیل‌ مسیح‌ عار ندارم‌ چونکه‌ قوت‌ خداست‌، برای‌ نجات‌ هر کس‌ که‌ ایمان‌ آورد، اول‌ یهود و پس‌ یونانی‌، 
کلام را روزانه مطالعه کردن 
مزامیر باب ۱۹
۸ فرایض‌ خداوند راست‌ است‌ و دل‌ را شاد می‌سازد. امر خداوند پاك‌ است‌ و چشم‌ را روشن‌ می‌كند.
۹ ترس‌ خداوند طاهر است‌ و ثابت‌ تا ابدالا´باد. احكام‌ خداوند حق‌ و تماماً عدل‌ است‌.
۱۰ از طلا مرغوب‌تر و از زرِ خالصِ بسیار. از شهد شیرینتر و از قطراتِ شانة‌ عسل‌.
۱۱ بندة‌ تو نیز از آنها متنبه‌ می‌شود، و در حفظ‌ آنها ثواب‌ عظیمی‌ است‌.
۱۲ كیست‌ كه‌ سهوهای‌ خود را بداند؟ مرا از خطایای‌ مخفی‌ام‌ طاهر ساز.
تیموتائوس دوم باب ۳
۱۶ تمامی‌ کتب‌ از الهام‌ خداست‌ و بجهت‌ تعلیم‌ و تنبیه‌ و اصلاح‌ و تربیت‌ در عدالت‌ مفید است‌،
۱۷ تا مرد خدا کامل‌ و بجهت‌ هر عمل‌ نیکو آراسته‌ بشود.
همواره دعا کنید با خدا صحبت کنید یکی بگویید ویکی بشنوید برای خدا صبر کنید 
لوقا باب ۱۸
۱
همیشه‌ دعا کرد و کاهلی‌ نورزید

تعمید روح القدس را دریافت کنید

//// نشانه فیزیکی تعمید روح القدس سخن گفتن به زبانی غیر است ///

اعمال باب ۲
۴ و همه‌ از روح‌القدس‌ پر گشته‌، به‌ زبانهای‌ مختلف‌، به‌ نوعی‌ که‌ روح‌ بدیشان‌ قدرت‌ تلفظ‌ بخشید، به‌ سخن‌ گفتن‌ شروع‌ کردند.
یهودا باب ۱

۲۰ اما شما ای‌ حبیبان‌، خود را به‌ ایمان‌ اقدس‌ خود بنا کرده‌ و در روح‌القدس‌ عبادت‌ نموده‌،



فیض عیسی مسیح و محبت پدر و مشارکت روح القدس با شما باشد و بماند







Freitag, 4. Oktober 2013

اجازه بدهید کلام خدا باشما صحبت کند برای کلام وقت بگذارید

شاه کلیدی که  درهای بسته را میگشاید  

Bild in Originalgröße anzeigen


۵۰ عیسی‌ بدو گفت‌: “برو که‌ پسرت‌ زنده‌ است‌.” آن‌ شخص‌ به‌ سخنی‌ که‌ عیسی‌ بدو گفت‌، ایمان‌ آورده‌، روانه‌ شد.

مجعزه زمانی اتفاق میافتد که مسیح را بشنوی واعتماد کنی  برو
فقط یک قدم در ایمان با اعتمادو اطمینان به عیسی مسیح اول بحضور او وارد شدن 
او را شنیدن وامرش را اجرا کردن

 عبرانیان   باب ۴
 ۱۶ پس‌ با دلیری‌ نزدیک‌ به‌ تخت‌ فیض‌ بیاییم‌ تا رحمت‌ بیابیم‌ و فیضی‌ را حاصل‌ کنیم‌ که‌ در وقت‌ ضرورت‌ (ما را) اعانت‌ کند. 



 یوحنا   باب ۴
  شفای پسر یک افسر
 ۴۶ پس‌ عیسی‌ به‌ قانای‌ جلیل‌ آنجایی‌ که‌ آب‌ را شراب‌ ساخته‌ بود، بازآمد. و یکی‌ از سرهنگان‌ ملک‌ بود که‌ پسر او در کفرناحوم‌ مریض‌ بود.  ۴۷ و چون‌ شنید که‌ عیسی‌ از یهودیه‌ به‌ جلیل‌ آمده‌ است‌، نزد او آمده‌، خواهش‌ کرد که‌ فرود بیاید و پسر او را شفا دهد، زیرا که‌ مشرف‌ به‌ موت‌ بود.  ۴۸ عیسی‌ بدو گفت‌: “اگر آیات‌ و معجزات‌ نبینید، همانا ایمان‌ نیاورید.”  ۴۹ سرهنگ‌ بدو گفت‌: “ای‌ آقا قبل‌ از آنکه‌ پسرم‌ بمیرد فرود بیا.”  ۵۰ عیسی‌ بدو گفت‌: “برو که‌ پسرت‌ زنده‌ است‌.” آن‌ شخص‌ به‌ سخنی‌ که‌ عیسی‌ بدو گفت‌، ایمان‌ آورده‌، روانه‌ شد.  ۵۱ و در وقتی‌ که‌ او می‌رفت‌، غلامانش‌ او رااستقبال‌ نموده‌، مژده‌ دادند و گفتند که‌ پسر تو زنده‌ است‌.  ۵۲ پس‌ از ایشان‌ پرسید که‌ “در چه‌ ساعت‌ عافیت‌ یافت‌؟” گفتند: “دیروز، در ساعت‌ هفتم‌ تب‌ از او زایل‌ گشت‌.”  ۵۳ آنگاه‌ پدر فهمید که‌ در همان‌ ساعت‌ عیسی‌ گفته‌ بود: “پسر تو زنده‌ است‌.” پس‌ او و تمام‌ اهل‌ خانه‌ او ایمان‌ آوردند.  ۵۴ و این‌ نیز معجزه‌ دوم‌ بود که‌ از عیسی‌ در وقتی‌ که‌ از یهودیه‌ به‌ جلیل‌ آمد، به‌ ظهور رسید. 
  تفسیر کاربردی   یوحنا  باب ۴
۴۶-۴۷ در قانا یکی از سرهنگان مَلِک از عیسی تقاضا کرد که پسرش را شفا دهد. این واقعه شبیه به واقعۀ شفایی است که در متی ۸: ۵-۱۳ توصیف شده است؛ اما شفای توصیف شده در اینجا واقعۀ متفاوتی است.
۴۸ عیسی می‌دانست که آن افسر ایمان واقعی ندارد. وی تنها از اینرو نزد عیسی آمده بود که در مورد معجزات عیسی مطالبی شنیده بود. عیسی به افسر و کسانی که حاضر بودند فرمود: «شما تنها هنگامی ایمان می‌آورید که معجزه‌ای ببینید. ایمان واقعی این نیست» 
با اینحال، ایمان به معجزات غالبا گام اول برای ایمان واقعی است. عیسی کسانی را که به معجزات او ایمان داشتند، رد نکرد. معجزات وی آیاتی بودند دال بر اینکه وی به راستی مسیحا است (یوحنا ۱۴: ۱۱ 
۰ آنگاه عیسی بیدرنگ و در همانجا پسر افسر را شفا داد. شفا فوری و کامل بود. عیسی حتی به دهکده‌ای که کودک در آن بود نرفت؛ عیسی در قانا و کودک در کفرناحوم یعنی حدود ۲۵ کیلومتر دورتر بود 
پدر به کلام عیسی ایمان داشت و روانۀ خانه شد. وی ایمان داشت بی آنکه نشانه یا معجزه‌ای را مشاهده کند. وی سرزنش عیسی را در آیۀ ۴۸ پذیرفته بود.
۵۱-۵۳ افسر، در راه خانه، دریافت که پسرش درست در همان لحظه شفا یافته بود که عیسی فرموده بود: «پسرت زنده است» (آیۀ ۵۰). در نتیجه، او و خانواده‌‌اش به عیسی ایمانی کامل آوردند، یعنی مسیحی شدند. معجزه، ایمان واقعی را ایجاد کرده بود. 
بیماری کودک سرانجام برکت عظیمی را برای خانۀ والدینش به ارمغان آورد. خدا از رنج آنانی که او را دوست دارند، خیر و صلاحی را بوجود خواهد آورد
۴ این دومین معجزه عیسی در جلیل بود. اولین معجزه، تبدیل آب به شراب بود (یوحنا ۲: ۱۱). هر دو دفعه عیسی در حال بازگشت از سفر یهودیه بود، جایی که معجزات دیگری انجام داد که یوحنا ثبت نکرده است

امروزه نیز بسیاری از مردم بی آنکه ایمان واقعی داشته باشند، به دنبال عیسی می‌روند. ایشان ممکن است به امید دریافت نوعی منفعت یا کمک، نظیر بورس تحصیلی، کار، غذا و پول، اقرار ایمان کنند. برخی بسوی عیسی می‌آیند زیرا که شفا یافته‌اند، لیکن ایمانشان اغلب ضعیف است. آنان عمدتا در جستجوی این هستند که چه چیزی می‌توانند از مسیح کسب کنند، نه اینکه چه چیزی می‌توانند به او بدهند. چنین افرادی فورا بعد از آنکه نیاز و منافعشان برآورده گردید، ایمان خود را فراموش می‌کنند. 
درست است که هر که به سوی مسیح می‌آید، در ابتدا به خاطر رفع نوعی نیاز است، و این خودخواهانه به نظر می‌رسد. اما بعد از ملاقات با عیسی و ایمان به او، باید به آن مرحله از رشد برسیم که او را به خاطر خودش دوست داشته باشیم، نه به خاطر رفع نیازها یا دریافت برکات.
۲۵ عیسی احتیاج نداشت که کسی دربارۀ انسان شهادت دهد. یعنی وی نیاز به این نداشت که کسی به او بگوید که در دل انسان چه می‌گذرد. او به خاطر معرفت ماوراءالطبیعی اش، آنچه را که در انسان بود، می‌دانست... زیرا که تو به تنهایی عارف قلوب جمیع بنی آدم هستی (اول پادشاهان ۸: ۳۹). بنابراین از آنجا که مسیح همه چیز را در مورد ما می‌داند، کاملا شایسته است که طبیب جانهای ما باشد (یوحنا ۴: ۲۹). او به همان دلیل کاملا شایستگی دارد که داور ما باشد (یوحنا ۵: ۲۲)!
فیض عیسی مسیح محبت پدر و مشارکت روح القدس با شما باشد و بماند