شاه کلیدی که درهای بسته را میگشاید
۵۰ عیسی بدو گفت: “برو که پسرت زنده است.” آن شخص به سخنی که عیسی بدو گفت، ایمان آورده، روانه شد.
مجعزه زمانی اتفاق میافتد که مسیح را بشنوی واعتماد کنی برو
فقط یک قدم در ایمان با اعتمادو اطمینان به عیسی مسیح اول بحضور او وارد شدن
او را شنیدن وامرش را اجرا کردن
عبرانیان باب ۴
۱۶ پس با دلیری نزدیک به تخت فیض بیاییم تا رحمت بیابیم و فیضی را حاصل کنیم که در وقت ضرورت (ما را) اعانت کند.
یوحنا باب ۴
شفای پسر یک افسر
۴۶ پس عیسی به قانای جلیل آنجایی که آب را شراب ساخته بود، بازآمد. و یکی از سرهنگان ملک بود که پسر او در کفرناحوم مریض بود. ۴۷ و چون شنید که عیسی از یهودیه به جلیل آمده است، نزد او آمده، خواهش کرد که فرود بیاید و پسر او را شفا دهد، زیرا که مشرف به موت بود. ۴۸ عیسی بدو گفت: “اگر آیات و معجزات نبینید، همانا ایمان نیاورید.” ۴۹ سرهنگ بدو گفت: “ای آقا قبل از آنکه پسرم بمیرد فرود بیا.” ۵۰ عیسی بدو گفت: “برو که پسرت زنده است.” آن شخص به سخنی که عیسی بدو گفت، ایمان آورده، روانه شد. ۵۱ و در وقتی که او میرفت، غلامانش او رااستقبال نموده، مژده دادند و گفتند که پسر تو زنده است. ۵۲ پس از ایشان پرسید که “در چه ساعت عافیت یافت؟” گفتند: “دیروز، در ساعت هفتم تب از او زایل گشت.” ۵۳ آنگاه پدر فهمید که در همان ساعت عیسی گفته بود: “پسر تو زنده است.” پس او و تمام اهل خانه او ایمان آوردند. ۵۴ و این نیز معجزه دوم بود که از عیسی در وقتی که از یهودیه به جلیل آمد، به ظهور رسید.
تفسیر کاربردی یوحنا باب ۴
۴۶-۴۷ در قانا یکی از سرهنگان مَلِک از عیسی تقاضا کرد که پسرش را شفا دهد. این واقعه شبیه به واقعۀ شفایی است که در متی ۸: ۵-۱۳ توصیف شده است؛ اما شفای توصیف شده در اینجا واقعۀ متفاوتی است.
۴۸ عیسی میدانست که آن افسر ایمان واقعی ندارد. وی تنها از اینرو نزد عیسی آمده بود که در مورد معجزات عیسی مطالبی شنیده بود. عیسی به افسر و کسانی که حاضر بودند فرمود: «شما تنها هنگامی ایمان میآورید که معجزهای ببینید. ایمان واقعی این نیست»
با اینحال، ایمان به معجزات غالبا گام اول برای ایمان واقعی است. عیسی کسانی را که به معجزات او ایمان داشتند، رد نکرد. معجزات وی آیاتی بودند دال بر اینکه وی به راستی مسیحا است (یوحنا ۱۴: ۱۱
۰ آنگاه عیسی بیدرنگ و در همانجا پسر افسر را شفا داد. شفا فوری و کامل بود. عیسی حتی به دهکدهای که کودک در آن بود نرفت؛ عیسی در قانا و کودک در کفرناحوم یعنی حدود ۲۵ کیلومتر دورتر بود
پدر به کلام عیسی ایمان داشت و روانۀ خانه شد. وی ایمان داشت بی آنکه نشانه یا معجزهای را مشاهده کند. وی سرزنش عیسی را در آیۀ ۴۸ پذیرفته بود.
۵۱-۵۳ افسر، در راه خانه، دریافت که پسرش درست در همان لحظه شفا یافته بود که عیسی فرموده بود: «پسرت زنده است» (آیۀ ۵۰). در نتیجه، او و خانوادهاش به عیسی ایمانی کامل آوردند، یعنی مسیحی شدند. معجزه، ایمان واقعی را ایجاد کرده بود.
بیماری کودک سرانجام برکت عظیمی را برای خانۀ والدینش به ارمغان آورد. خدا از رنج آنانی که او را دوست دارند، خیر و صلاحی را بوجود خواهد آورد
۴ این دومین معجزه عیسی در جلیل بود. اولین معجزه، تبدیل آب به شراب بود (یوحنا ۲: ۱۱). هر دو دفعه عیسی در حال بازگشت از سفر یهودیه بود، جایی که معجزات دیگری انجام داد که یوحنا ثبت نکرده است
امروزه نیز بسیاری از مردم بی آنکه ایمان واقعی داشته باشند، به دنبال عیسی میروند. ایشان ممکن است به امید دریافت نوعی منفعت یا کمک، نظیر بورس تحصیلی، کار، غذا و پول، اقرار ایمان کنند. برخی بسوی عیسی میآیند زیرا که شفا یافتهاند، لیکن ایمانشان اغلب ضعیف است. آنان عمدتا در جستجوی این هستند که چه چیزی میتوانند از مسیح کسب کنند، نه اینکه چه چیزی میتوانند به او بدهند. چنین افرادی فورا بعد از آنکه نیاز و منافعشان برآورده گردید، ایمان خود را فراموش میکنند.
درست است که هر که به سوی مسیح میآید، در ابتدا به خاطر رفع نوعی نیاز است، و این خودخواهانه به نظر میرسد. اما بعد از ملاقات با عیسی و ایمان به او، باید به آن مرحله از رشد برسیم که او را به خاطر خودش دوست داشته باشیم، نه به خاطر رفع نیازها یا دریافت برکات.
۲۵ عیسی احتیاج نداشت که کسی دربارۀ انسان شهادت دهد. یعنی وی نیاز به این نداشت که کسی به او بگوید که در دل انسان چه میگذرد. او به خاطر معرفت ماوراءالطبیعی اش، آنچه را که در انسان بود، میدانست... زیرا که تو به تنهایی عارف قلوب جمیع بنی آدم هستی (اول پادشاهان ۸: ۳۹). بنابراین از آنجا که مسیح همه چیز را در مورد ما میداند، کاملا شایسته است که طبیب جانهای ما باشد (یوحنا ۴: ۲۹). او به همان دلیل کاملا شایستگی دارد که داور ما باشد (یوحنا ۵: ۲۲)!
فیض عیسی مسیح محبت پدر و مشارکت روح القدس با شما باشد و بماند
Keine Kommentare:
Kommentar veröffentlichen