خلاصه بخش اول
قبل از اینکه این مطلب را بنویسم حقیقتا از تمامی کسانی که با سوالات زیبای خود باعث این تحقیق شده اند سپاسگزارم
در کلام خدا از صدوسی جانور نام برده شده است .
حیوانات اهلی و وحشی پستانداران
از حیوانات بالدار پرندگان
جهندگان
خرندگان
دوزیستان
حشرات بی مهرگان
آبزیستان
در کتاب مقدس شش مورد /// مار /// صحبت به میان آمده است
که نماد و سمبل خائن و بدیهادیست وسمی میباشند .
در ترجمه اصلی کتاب مقدس مثلا گوزن را بوفالو به آلمانی ترجمه کرده اند .
امروز از اسب سخن میرانیم نماد اسب در نبوت کلام
گمان بر این است که تا سال ۳۰۰۰ پیش از میلاد اسبهای اهلی در جاهای گوناگونی از زمین حضور داشتند. ا
اسب وحشی راستین اسبی است که هیچ نیایی نداشته باشد که توسط انسان اهلی شده باشد. با این حال بیشتر اسبهایی که امروزه «وحشی» خوانده میشوند در حقیقت اسبهایی هستند که نیاکانشان به دلایل گوناگون از گلهای که درشان بودهاند جدا شده و اندک اندک به روش زندگی پیشین بازگشتهاند.[۱۹] تنها دو زیرگونه اسب وحشی راستین تارپان و شوالسکی توانستند به روزگار کنونی برسند و از آن میان نیز تنها دومی امروزه باقی مانده است.
در اسرائیل اسب برای جنگ بکار گرفته میشد
در نبوتهای زکریا و دانیال اسب سمبل قدرت است
زکریا باب ۱
۸ در وقت شب دیدم كه اینك مردی بر اسب سرخ سوار بود و در میان درختان آس كه در وادی بودایستاده و در عقب او اسبان سرخ و زرد و سفید بود.
هوشع باب ۱۴
۳ آشور ما را نجات نخواهد داد و بر اسبان سوار نخواهیم شد و بار دیگر به عمل دستهای خود نخواهیم گفت كه شما خدایان ما هستید چونكه از تو یتیمان رحمت مییابند.»
تثنیه باب ۱۷
۱۶ لكن او برای خود اسبهای بسیار نگیرد، و قوم را به مصر پس نفرستد، تا اسبهای بسیار برای خود بگیرد، چونكه خداوند به شما گفته است بار دیگر به آن راه برنگردید.
مکاشفه باب ۶
گشودن شش مُهر
۱ و دیدم چون بره یکی از آن هفت مهر را گشود؛ و شنیدم یکی از آن چهار حیوان به صدایی مثل رعد میگوید: “بیا (و ببین)!”
۲ و دیدم که ناگاه اسبی سفید که سوارش کمانی دارد و تاجی بدو داده شد و بیرون آمد، غلبهکننده و تا غلبه نماید.
۳ و چون مهر دوم را گشود، حیوان دوم را شنیدم که میگوید: “بیا (و ببین)!”
۴ و اسبی دیگر،آتشگون بیرون آمد و سوارش را توانایی داده شده بود که سلامتی را از زمین بردارد و تا یکدیگر را بکشند؛ و به وی شمشیری بزرگ داده شد.
۵ و چون مهر سوم را گشود، حیوان سوم را شنیدم که میگوید: “بیا (و ببین)!” و دیدم اینک اسبی سیاه که سوارش ترازویی بدست خود دارد.
۶ و از میان چهار حیوان، آوازی را شنیدم که میگوید: “یک هشت یک گندم به یک دینار و سه هشت یک جو به یک دینار و به روغن و شراب ضرر مرسان.”
۷ و چون مهر چهارم را گشود، حیوان چهارم را شنیدم که میگوید: “بیا (و ببین)!”
۸ و دیدم که اینک اسبی زرد و کسی بر آن سوار شده که اسم او موت است و عالم اموات از عقب او میآید؛ و به آن دو اختیار بر یک ربع زمین داده شد تا به شمشیر و قحط و موت و با وحوش زمین بکشند.
تفسیر کاربردی مکاشفه باب ۶
گشوده شدن مُهرها (۶: ۱-۱۷)
۱-۲ در این باب شش مُهر از هفت مُهر طومار گشوده می شوند و بدین شکل داوری نهایی خدا بر جهان آغاز می شود. همه رخدادهایی که در این باب ذکر شده اند، پیش از بازگشت مسیح باید به وقوع بپیوندند.
هنگامی که بره نخستین مُهر را می گشاید، یکی از چهار حیوان به یوحنا می گوید: «بیا». آنگاه یوحنا سواری را بر است سفید مشاهده می کند. اسب سفید و سوار آن نشان دهنده جنگهای وحشتناکی است که باید بر زمین واقع شوند. عیسی گفته بود: «اینها ابتدای دردهای زه می باشد. (مرقس ۱۳: ۷-۸). سوار اسب سفید نمایانگر فرشته یا روحیست که مقرر شده تا بر زمین جنگ را نازل کند.
۳-۴ هنگامی که مُهر دوم گشوده می شود حیوان دوم سواری دیگر را بر اسبی سرخ می خواند که نمایانگر فرشته یا روح کشتار یا خون ریزی است.
۵-۶ سوار سوم که بر یوحنا پدیدار می شود، سوار اسب سیاه است که فرشته یا روح قحطی است و کارش نازل کردن قحطی بر روی زمین است. این سوار در دستان خود ترازویی برای وزن کردن گندم دارد. به خاطر کمبود گندم تقسیم گندم با ترازو ضرورت می یابد (لاویان ۲۶: ۲۶). تنها یک هشت یک گندم یا سه هشت یک جو به یک دینار داده خواهد شد. قیمتی که در این آیه برای این غلات ذکر می شود ده برابر قیمت معمولی این غلات است یعنی قیمتی است که در شرایط قحطی برای غلات تعیین می شد.
یکی از چهار حیوان به سوار اسب سیاه می گوید: «به روغن و شراب ضرر مرسان» این سخن بدین معناست که سوار سیاه نباید به درختان زیتون و تاکستانها که روغن و شراب ار آنها گرفته می شود آسیب وارد سازد. این سوار وظیفه دارد تا نه قحطی کامل، بلکه قحطی محدود را بوجود آورد.
۷-۸ سوار اسب چهارم یعنی اسب زرد فرشته یا روح موت است که او را سوار دیگری که عالم اموات باشد همراهی می کند (مکاشفه ۱: ۱۸ و تفسیر آن مشاهده شود). به این سواران قدرت داده شده است تا یک چهارم جمعیت زمین را بکُشند.
۹ هنگامی که مُهر پنجم گشوده می شود یوحنا نفوس شهیدانی را که به خاطر مسیح کشته شده بودند، می بیند. آنها صلیبهای خود را برداشته و تا به موت از عیسی پیروی کرده اند (مرقس ۸: ۳۴-۳۵ و تفسیر آن مشاهده شود). از نظر خدا مرگ آنها همانند قربانی بود که بر مذبح آسمان ریخته شده باشد (دوم تیموتائوس ۴: ۶).
۱۰ این شهیدان فریاد برمی آوردند: «ای خداوند قدوس و حق ... تا به کی انتقام ما را ... نمی کشی؟» (مزمور ۹۴: ۳ ؛ حبقوق ۱: ۲). آنها خواستار انتقام شخصی نبودند، بلکه خواستار اجرای عدالت بودند.
۱۱ آنگاه به هر یک از شهیدان جامه ای سفید داده شد که نشانگر عدالت و قدوسیت است. آنها باید آنقدر صبر می کردند تا همه کسانی که مقرر بود شهید شوند، به شهادت برسند. پس از کامل شدن تعداد شهیدان، خدا داوری نهایی خود را بر کسانی که بر زمین باقی مانده اند، اجرا خواهد کرد.
۱۲-۱۴ هنگامی که مُهر ششم گشوده می شود زلزله ای عظیم و وحشتناک به وقوع می پیوندد. آفتاب چون پلاس پشمی سیاه شده و ماه چون خون می شود و ستارگان از آسمان فرو می ریزند (مرقس ۱۳: ۲۴-۲۵ ؛ اعمال ۲: ۲۰).
۱۵-۱۷ آنگاه ترس و وحشت آن گروه از ساکنان زمین را که توبه نکرده و به مسیح ایمان نیاورده اند فرو خواهد گرفت. آنها از کوهها التماس می کنند تا بر آنها بیفتند و آنها را بکشند تا غضب وحشتناک خدا بر آنها نیاید ( هوشع ۱۰: ۸). آنها می گویند: «زیرا روز عظیم غضب او رسیده است و کیست که می تواند ایستاد؟» (آیۀ ۱۷). ملاکی نبی نیز می گوید: «اما کیست که روز آمدن او را متحمل تواند شد؟ و کیست که در حین ظهور وی تواند ایستاد؟» (ملاکی ۳: ۲). در آن روز برای بی ایمانانی که توبه نکرده اند، مردن آسانتر از ایستادن در برابر خداست.
این موضوع را هیچگاه از یاد نبریم که خدا نه تنها خدای محبت است، بلکه خدای غضب علیه گناه نیز هست. روز آخر، یعنی روز داوری، روزی مهیب خواهد بود (یوئیل ۲: ۱۱). پیش خشم وی که تواند ایستاد؟ و در حدت غضب او که تواند برخاست؟ (ناحوم ۱: ۶). تنها کسانی که به مسیح وفادار مانده اند می توانند در آن روز نجات یابند (مرقس ۱۳: ۱۳). بنابراین، تاخیر نکنیم، بلکه توبه کنیم؛ و ایمانمان به مسیح باشد.
مکاشفه باب ۹
۷ و صورت ملخها چون اسبهای آراسته شده برای جنگ بود و بر سر ایشان مثل تاجهای شبیه طلا، و چهرههای ایشان شبیه صورت انسان بود.
۹ و جوشنها داشتند، چون جوشنهای آهنین و صدای بالهای ایشان، مثل صدای ارابههای اسبهای بسیار که به جنگ همی تازند
۱۷ و به اینطور اسبان و سواران ایشان را در رویا دیدم که جوشنهای آتشین و آسمانجونی و کبریتی دارند و سرهای اسبان چون سر شیراناست و از دهانشان آتش و دود و کبریت بیرون میآید.
مکاشفه باب ۱۹
کلمه خدا
۱۱ و دیدم آسمان را گشوده و ناگاه اسبی سفید که سوارش امین و حق نام دارد و به عدل داوری و جنگ مینماید،
۱۲ و چشمانش چون شعله آتش و بر سرش افسرهای بسیار و اسمی مرقوم دارد که جز خودش هیچکس آن را نمیداند.
۱۳ و جامهای خونآلود دربر دارد و نام او را “کلمه خدا” میخوانند.
۱۴ و لشکرهایی که در آسمانند، بر اسبهای سفید و به کتان سفید و پاک ملبس از عقب او میآمدند.
۱۵ و از دهانش شمشیری تیز بیرون میآید تا به آن امتها را بزند و آنها را به عصای آهنین حکمرانی خواهد نمود؛ و او چرخشت خمر غضب و خشم خدای قادر مطلق را زیر پای خود میافشرد.
۱۶ و بر لباس و ران او نامی مرقوم است یعنی “پادشاه پادشاهان و ربالارباب”.
۱۷ و دیدم فرشتهای را در آفتاب ایستاده که به آواز بلند تمامی مرغانی را که در آسمان پرواز میکنند، ندا کرده، میگوید: “بیایید و بجهت ضیافت عظیم خدا فراهم شوید.
۱۸ تا بخوریدگوشت پادشاهان و گوشت سپهسالاران و گوشت جباران و گوشت اسبها و سواران آنها و گوشت همگان را، چه آزاد و چه غلام، چه صغیر و چه کبیر.”
۱۹ و دیدم وحش و پادشاهان زمین و لشکرهای ایشان را که جمع شده بودند تا با اسبسوار و لشکر او جنگ کنند.
۲۰ و وحش گرفتار شد و نبی کاذب با وی که پیش او معجزات ظاهر میکرد تا به آنها آنانی را که نشان وحش را دارند و صورت او را میپرستند، گمراه کند. این هر دو، زنده به دریاچه آتش افروخته شده به کبریت انداخته شدند.
۲۱ و باقیان به شمشیری که از دهان اسبسوار بیرون میآمد کشته شدند و تمامی مرغان از گوشت ایشان سیر گردیدند.
خداوندمان عیسی مسیح اسبی سفید که سوارش امین و حق نام دارد و به عدل داوری و جنگ مینماید،
تفسیر کاربردی مکاشفه باب ۱۹
مسیح پیروزمند (۱۹: ۱۱-۱۶)
۱۱ آنگاه یوحنا آسمان را گشوده می بیند و شخصی را می بیند که بر اسبی سفید سوار است که وی همانا مسیح است (دوم تسالونیکیان ۱: ۷-۱۰). مسیح در اینجا امین و حق خوانده می شود (مزمور ۹۶: ۱۳ ؛ مکاشفه ۳: ۱۴).
۱۲ مسیح نامی مخفی دارد که بر بدنش نوشته شده است (مکاشفه ۳: ۱۲) و هیچکس نمی داند که این نام چیست.
۱۳ در رؤیای یوحنا مسیح جامه ای خون آلود بر تن دارد. این خون، خون دشمنان وی است (اشعیا ۶۳: ۱-۶). مسیح در اینجا کلمۀ خدا خوانده می شود (یوحنا ۱: ۱-۳، ۱۴ مشاهده شود). این کلمه صرفا آوایی معمولی نیست، بلکه زنده و مقتدر (و برنده تر است) از هر شمشیر دو دم (عبرانیان ۴: ۱۲). این کلمه شمشیر روح است (افسسیان ۶: ۱۷) و این کلمه اسلحه ای است که مسیح برای نابودی دشمنانش از آن استفاده می کند.
۱۴ لشکرهایی که در آسمانند از مسیح پیروی می کنند. این لشکرها هم از فرشتگان (متی ۲۶: ۵۳) و هم از ایمانداران رستاخیز کرده تشکیل شده است (مکاشفه ۲: ۲۶-۲۷، ۱۷: ۱۴). لشکریانی که یوحنا آنها را در رؤیا می بیند به کتان سفید و پاک ملبسند (مکاشقه ۷: ۹، ۱۴ ؛ ۱۹: ۸ و تفسیر آن مشاهده شود). این لشکرها خودشان نمی جنگند و اثری از خون بر لباسهایشان دیده نمی شود.
۱۵-۱۶ این تنها مسیح است که ملتها یعنی دشمنانش را می زند. شمشیری که از دهانش بیرون می آید، شمشیر داوری است (اشعیا ۱۱: ۴ ؛ دوم تسالونیکیان ۲: ۸ ؛ مکاشفه ۱: ۱۶ و تفسیر آن مشاهده شود). مسیح بر ملتها به عصای آهنین حکمرانی خواهد نمود یعنی او با عصای آهنین دشمنانش را زده، آنها را نابود خواهد کرد (مزمور ۲: ۹). مسیح چرخشت خمر غضب و خشم خدای قادر مطلق را زیر پای خود می افشرد (مکاشفه ۱۴: ۱۹-۲۰ و تفسیر آن مشاهده شود). این است نجات دهندۀ پیروزمند ما مسیح که پادشاه پادشاهان و رب الارباب است (تثنیه ۱۰: ۱۷ ؛ اول تیموتائوس ۶: ۱۵ ؛ مکاشفه ۱۷: ۱۴).
نابودی دشمنان مسیح (۱۹: ۱۷-۲۱)
۱۷-۱۸ کسانی که امروز مسیح بره خدا را نمی پذیرند، در روز نبرد نهایی باید با مسیح پادشاه روبرو شوند. کسانی که امروز مسیح را به عنوان نجات دهنده نمی پذیرند در روز آخر باید با مسیح داور روبرو شوند. در آن روز او در دهانش شمشیر داوری و در دستش عصای آهنین خواهد داشت (آیۀ ۱۵). در آن روز کسانی که به مسیح ایمان نیاورده اند خوراک لاشخوران و پرندگان دیگر خواهند شد (حزقیال ۳۹: ۱۷-۲۱). و آنها هیچکس جز خودشان را نباید سرزنش کنند. خدا آمرزش گناهان و نجات را به آنها ارزانی داشته، اما آن را رد کرده اند. کسانی که رحمت و فیض خدا را رد کنند، یقینا با داوری او روبرو خواهند شد.
۱۹ سپس یوحنا گویی دشمنان اسب سوار یعنی مسیح را می بیند که برای جنگ آن روز عظیم خدای قادر مطلق جمع شده اند (مکاشفه ۱۶: ۱۴). دشمنان اصلی مسیح در این نبرد وحش و ده پادشاه هستند (مکاشفه ۱۳: ۱-۲، ۱۷: ۷-۸، ۱۲-۱۴ و تفسیر آن مشاهده شود). جنگی که یوحنا در رؤیایش می بیند روزی در مکانی که حارمجدون خوانده می شود رخ خواهد داد (مکاشفه ۱۶: ۱۶).
۲۰ در این نبرد مسیح بر دشمنانش پیروز می شود. وحش به همراه نبی کاذب (مکاشفه ۱۳: ۱۱، ۱۶: ۱۳) هر دو گرفتار شده و هر دو به دریاچه آتش افروخته شده به کبریت انداخته می شوند. وحش که با نام دجال نیز شناخته می شود نمایانگر قوت و قدرتهای دنیوی است. همکار وحش یعنی نبی کاذبنمایانگر همه مذاهب دروغین است. کار نبی کاذب این است که انسانها را فریب دهد و آنها را به طریق پیروی از وحش و دریافت نشان او بکشاند (مکاشفه ۱۳: ۱۱-۱۶ و تفسیر آن مشاهده شود).
دریاچۀ آتش افروخته شده به کبریت نمایانگر آتش جهنم است که ارواح انسانهای شریر تا به ابد در آنجا می مانند (متی ۵: ۲۲ ؛ مرقس ۹: ۴۳).
۲۱ در رؤیای یوحنا همه کسانی که از وحش و نبی کاذب پیروی می کنند با شمشیری که از دهان مسیح بیرون می آید، کشته می شوند. بنابراین، مسیح بدین شکل داوری نهایی را در مورد آنها اِعمال می کند (مکاشفه ۱۴: ۱۴-۱۶ مشاهده شود). شمشیری که از دهان مسیح درمی آید نمایانگر کلام داوری است. کسانی که از وحش پیروی می کنند، با این داوری روبرو می شوند: بدنهای آنها نابود شده، روحهای آنها به جهنم افکنده می شود.
یکی از مهمترین تعالیم کتاب مکاشفه این است که مسیح بر شیطان و دو امداد کنندۀ اصلی او یعنی وحش و نبی کاذب پیروز می شود. این جنگ هنوز عملا به وقوع نپیوسته است اما خدا از پیش پیروزی را برای مسیح مقرر کرده است. پیروزی مسیح در نبرد نهایی کاملا قطعی است . در این جهان ما ایمانداران تحت فشاریم و شیطان با حملاتش ما را می آزماید. ما شاهد هستیم که اشخاص شریر به قدرت رسیده، به کلیسا آزار می رسانند. اما ما هرگز نباید رؤیای یوحنا را در مورد جنگ آن روز عظیم خدای قادر مطلق فراموش کنیم. عیسی پیروز است! او گفت: «در جهان برای شما زحمت خواهد شد، و لکن خاطر جمع دارید زیرا که من بر جهان غالب شده ام» (یوحنا ۱۶: ۳۳).
--------------------------------------------------------------------------------
-----------------------------------------------------------------------
---------------------------------------------------------------------
پیدایش باب چهل و نه آیه هفده
دان ماری خواهد بودبه سر راه، و افعی بر كنار طریق كه پاشنة اسب را بگزد تا سوارش از عقب افتد.
خروج باب پانزده آیه یک
آنگاه موسی و بنیاسرائیل این سرود را برای خداوند سراییده، گفتند كه: «یهوه را سرود میخوانم زیرا كه با جلال مظفر شده است. اسب و سوارش را به دریا انداخت.
خروج باب پانزده آیه بیست و یک
پس مریم در جواب ایشان گفت: « خداوند را بسرایید، زیرا كه با جلالمظفر شده است؛ اسب و سوارش را به دریا انداخت.»
اول پادشاهان باب چهار آیه بیست و شش
و سلیمان را چهل هزار آخور اسب به جهت ارابههایش و دوازده هزار سوار بود.
اول پادشاهان باب ده آیه بیست و نه
و یك ارابه را به قیمت ششصد مثقال نقره از مصر بیرون آوردند، و میرسانیدند و یك اسب را به قیمت صد و پنجاه، و همچنین برای جمیع پادشاهان حِتّیان و پادشاهان اَرام به توسط آنها بیرون میآوردند.
اول پادشاهان باب بیست آیه بیست
هر كس از ایشان حریف خود را كشت و اَرامیان فرار كردند و اسرائیلیان ایشان را تعاقب نمودند و بَنْهَدَد پادشاه اَرام بر اسب سوار شده، با چند سوار رهایی یافتند.
اول پادشاهان باب بیست آیه بیست و پنج
و تو لشكری را مثل لشكری كه از تو تلف شده است، اسب به جای اسب و ارابه به جای ارابه برای خود بشمار تا با ایشان در همواری جنگ نماییم و البته بر ایشان غالب خواهیم آمد.» پس سخن ایشان رااجابت نموده، به همین طور عمل نمود.
دوم پادشاهان باب هجده آیه بیست و سه
پس حال با آقایم، پادشاه آشور شرط ببند و من دو هزار اسب به تو میدهم. اگر از جانب خود سواران بر آنها توانی گذاشت!
دوم تواریخ باب یک آیه هفده
و یك ارابه را به قیمت ششصد مثقال نقره از مصر بیرون میآوردند و میرسانیدند و یك اسب را به قیمت صد و پنجاه؛ و همچنین برای جمیع پادشاهان حتّیان و پادشاهان ارام به توسط آنها بیرون میآوردند.
استر باب شش آیه نه
و لباس و اسب را به دست یكی از امرای مقرّبترین پادشاه بدهند و آن را به شخصی كه پادشاه به تكریم نمودن او رغبت دارد بپوشانند و بر اسب سوار كرده، و در كوچههای شهر بگردانند و پیش روی او ندا كنند كه با كسی كه پادشاه به تكریم نمودن او رغبت دارد، چنین كرده خواهد شد.»
استر باب شش آیه ده
آنگاه پادشاه به هامان فرمود: «آن لباس و اسب را چنانكه گفتی به تعجیل بگیر و با مُرْدِخای یهود كه در دروازه پادشاه نشسته است، چنین معمول دار و از هرچه گفتی چیزی كم نشود.»
استر باب شش آیه یازده
پس هامان آن لباس و اسب را گرفت و مُرْدِخای را پوشانیده و او را سوار كرده، در كوچههای شهر گردانید و پیش روی او ندا میكرد كه «با كسی كه پادشاه به تكریم نمودن او رغبت دارد چنین كرده خواهد شد.»
استر باب هشت آیه ده
و مكتوبات را به اسم اَخْشُورُش پادشاه نوشت و به مهر پادشاه مختوم ساخته، آنها را به دست چاپاران اسب سوار فرستاد؛ و ایشان بر اسبان تازی كه مختصّ خدمت پادشاه و كرهّهای مادیانهای او بودند، سوار شدند.
ایوب باب سی و نه آیه هجده
هنگامی كه به بلندی پرواز میكند، اسب و سوارش را استهزا مینماید.
ایوب باب سی و نه آیه نوزده
«آیا تو اسب را قوّت داده و گردن او را به یال ملبّس گردانیدهای؟
مزامیر باب سی و دو آیه نه
مثل اسب و قاطر بیفهم مباشید كه آنها را برای بستن به دهنه و لگام زینت میدهند، والاّ نزدیك تو نخواهند آمد.
مزامیر باب سی و سه آیه هفده
اسب به جهت استخلاص باطل است و به شدت قوّت خود كسی را رهایی نخواهد داد.
مزامیر باب صد و چهل و هفت آیه ده
در قوّت اسب رغبت ندارد، و از ساقهای انسان راضی نمیباشد.
امثال باب بیست و یک آیه سی و یک
اسب برای روز جنگ مهیا است، اما نصرت از جانب خداوند است.
امثال باب بیست و شش آیه سه
شلاّق به جهت اسب و لگام برای الاغ، و چوب از برای پشت احمقان است.
اشعیا باب سی و شش آیه هشت
پس حال با آقایم پادشاه آشور شرط ببند و من دو هزار اسب به تو میدهم اگر از جانب خود سواران بر آنها توانی گذاشت.
اشعیا باب شصت و سه آیه سیزده
آنكه ایشان را در لجّهها مثل اسب در بیابان رهبری نمود كه لغزش نخورند.
ارمیا باب پنجاه و یک آیه بیست و یک
و از تو اسب وسوارش را خرد خواهم ساخت و از تو ارابه و سوارش را خرد خواهم ساخت.
حزقیال باب بیست و سه آیه شش
كسانی كه به آسمانجونی ملبّس بودند؛ حاكمان و سرداران كه همه ایشان جوانان دلپسند و فارسان اسب سوار بودند.
حزقیال باب بیست و سه آیه دوازده
و بر بنی آشور عاشق گردید كه جمیع ایشان حاكمان و سرداران مجاور او بودند و ملبّس به آسمانجونیو فارسان اسب سوار و جوانان دلپسند بودند.
حزقیال باب بیست و سه آیه بیست و سه
یعنی پسران بابل و همه كلدانیان را از فَقُود و شُوع و قُوع. و همه پسران آشور را همراه ایشان كه جمیع ایشان جوانان دلپسند و حاكمان و والیان وسرداران و نامداران هستند و تمامی ایشان اسب سوارند.
حزقیال باب سی و هشت آیه پانزدهم
و از مكان خویش از اطراف شمال خواهی آمد تو و قومهای بسیار همراه تو كه جمیع ایشان اسب سوار و جمعیتی عظیم و لشكری كثیر میباشند،
یوئیل باب دو آیه چهار
منظرِ ایشان مثل منظرِ اسبان است و مانند اسب سواران میتازند.
میکاه باب یک آیه سیزده
ای ساكنه لاكیش اسب تندرو را به ارابه ببند. او ابتدای گناه دختر صَهیون بود، چونكه عصیان اسرائیل در تو یافت شده است.
زکریا باب یک آیه هشت
در وقت شب دیدم كه اینك مردی بر اسب سرخ سوار بود و در میان درختان آس كه در وادی بودایستاده و در عقب او اسبان سرخ و زرد و سفید بود.
زکریا باب نه آیه ده
و من ارابه را از اَفْرایم و اسب را از اورشلیم منقطع خواهم ساخت و كمان جنگی شكسته خواهد شد و او با امّتها به سلامتی تكلّم خواهد نمود و سلطنت او از دریا تا دریا و از نهر تا اقصای زمین خواهد بود.
زکریا باب ده آیه سه
خشم من بر شبانان مشتعل شده است و به بزهای نر عقوبت خواهم رسانید زیرا كه یهوه صبایوت از گله خود یعنی از خاندان یهودا تفقّد خواهد نمود و ایشان را مثل اسب جنگی جلال خود خواهد گردانید.
زکریا باب ده آیه پنج
و ایشان مثل جبّاران (دشمنان خود را) در گِل كوچهها در عرصه جنگ پایمال خواهند كرد و محاربه خواهند نمود زیرا خداوند با ایشان است و اسب سواران خجل خواهند گردید.
------------------------------------------------------------------------------------------------
------------------------------------------------------------------
----------------------------------------------------------
فیض عیسی مسیح محبت پدر و مشارکت روح القدس با شما باشد و بماند