Donnerstag, 1. März 2012

نمونه خدمت من تو مسیح است



پیام خداوند برای ما عوض نشده از ازل خداما را برای همنشینی و ارتباط با خود 


آفرید. 



ناجی ما عیسی مسیح




مصالحه و آشتی با خدا 

مصالحه و آشتی با مردمان 

مصالحه و آشتی با قومها 
شام آخر
 ۲۱ چون‌ عیسی‌ این‌ را گفت‌، در روح‌ مضطرب‌ گشت‌ و شهادت‌ داده‌، گفت‌: “آمین‌ آمین‌ به‌ شما می‌گویم‌ که‌ یکی‌ از شما مرا تسلیم‌ خواهد کرد.”
 ۲۲ پس‌ شاگردان‌ به‌ یکدیگر نگاه‌ می‌کردند و حیران‌ می‌بودند که‌ این‌ را درباره‌ که‌ می‌گوید.
 ۲۳ و یکی‌ از شاگردان‌ او بود که‌ به‌ سینه‌ عیسی‌ تکیه‌ می‌زد و عیسی‌ او را محبت‌ می‌نمود؛
 ۲۴ شمعون‌ پطرس‌ بدو اشاره‌ کرد که‌ بپرسد درباره‌ که‌ این‌ را گفت‌.
 ۲۵ پس‌ او در آغوش‌ عیسی‌ افتاده‌، بدو گفت‌: “خداوندا کدام‌ است‌؟”
 ۲۶ عیسی‌ جواب‌ داد: “آن‌ است‌ که‌ من‌ لقمه‌ را فرو برده‌، بدو می‌دهم‌.” پس‌ لقمه‌ را فرو برده‌، به‌ یهودای‌ اسخریوطی‌ پسر شمعون‌ داد.
 ۲۷ بعد از لقمه‌، شیطان‌ در او داخل‌ گشت‌. آنگاه‌ عیسی‌ وی‌ را گفت‌، “آنچه‌ می‌کنی‌، به‌ زودی‌ بکن‌.”
 ۲۸ اما این‌ سخن‌ را احدی‌ از مجلسیان‌ نفهمید که‌ برای‌ چه‌ بدو گفت.
 ۲۹ زیرا که‌ بعضی‌ گمان‌ بردند که‌ چون‌ خریطه‌ نزد یهودا بود، عیسی‌ وی‌ را فرمود تا مایحتاج‌ عید را بخرد یا آنکه‌ چیزی‌ به‌ فقرا بدهد.
  پیشگویی انکار پطرس
 ۳۰ پس‌ او لقمه‌ را گرفته‌، در ساعت‌ بیرون‌ رفت‌ و شب‌ بود.
 ۳۱ چون‌ بیرون‌ رفت‌ عیسی‌ گفت‌: “الان‌ پسر انسان‌ جلال‌ یافت‌ و خدا در او جلال‌یافت‌.
 ۳۲ و اگر خدا در او جلال‌ یافت‌، هرآینه‌ خدا او را در خود جلال‌ خواهد داد و به‌ زودی‌ او را جلال‌ خواهد داد.
 ۳۳ ای‌ فرزندان‌، اندک‌ زمانی‌ دیگر با شما هستم‌ و مرا طلب‌ خواهید کرد؛ و همچنان‌ که‌ به‌ یهود گفتم‌ جایی‌ که‌ می‌روم‌ شما نمی‌توانید آمد، الان‌ نیز به‌ شما می‌گویم‌.
 ۳۴ به‌ شما حکمی‌ تازه‌ می‌دهم‌ که‌ یکدیگر را محبت‌ نمایید، چنانکه‌ من‌ شما را محبت‌ نمودم‌ تا شما نیز یکدیگر را محبت‌ نمایید.
 ۳۵ به‌ همین‌ همه‌ خواهند فهمید که‌ شاگرد من‌ هستید اگر محبت‌ یکدیگر را داشته‌ باشید.”
 ۳۶ شمعون‌ پطرس‌ به‌ وی‌ گفت‌: “ای‌ آقا کجا می‌روی‌؟” عیسی‌ جواب‌ داد: “جایی‌ که‌ می‌روم‌، الان‌ نمی‌توانی‌ از عقب‌ من‌ بیایی‌ و لکن‌ در آخر از عقب‌ من‌ خواهی‌ آمد.”
 ۳۷ پطرس‌ بدو گفت‌: “ای‌ آقا برای‌ چه‌ الان‌ نتوانم‌ از عقب‌ تو بیایم‌؟ جان‌ خود را در راه‌ تو خواهم‌ نهاد.”
 ۳۸ عیسی‌ به‌ او جواب‌ داد: “آیا جان‌ خود را در راه‌ من‌ می‌نهی‌؟ آمین‌ آمین‌ به‌ تو می‌گویم‌ تا سه‌ مرتبه‌ مرا انکار نکرده‌ باشی‌، خروس‌ بانگ‌ نخواهد زد.
تفسیر کاربردی   یوحنا  باب ۱۳
۲۱ عیسی با علم به اینکه یکی از شاگردانش او را تسلیم خواهد کرد، در روح مضطرب گردید. وی بار دیگر به شاگردانش فرمود که تسلیم خواهد شد. قبلا فقط به ایشان گفته بود که یکی از همکاران نزدیک او را تسلیم خواهد کرد (آیۀ ۱۸). لیکن اکنون گفت که یکی از دوازده شاگرد، تسلیم کنندۀ وی خواهد بود.
۲۲ شاگردان با شنیدن این مطلب حیرت کردند. مطمئنا هیچ یک از ایشان آگاهانه عیسی را تسلیم نمی‌کرد! ایشان تصور کردند که منظور عیسی این است که یکی از ایشان تصادفا و بی آنکه بداند وی را تسلیم خواهد کرد؛ به همین دلیل، هر یک می‌پرسید: «آیا من آنم؟» (مرقس ۱۴: ۱۸-۱۹).
۲۳-۲۶ شاگردی که عیسی او را محبت می‌نمود، یوحنا نویسندۀ این انجیل است (یوحنا ۲۱: ۲۰، ۲۴). عیسی محبت خاصی نسبت به یوحنا داشت. از بین تمامی شاگردان، یوحنا نزدیکترین رابطه را با عیسی داشت. بنابراین پطرس به یوحنا اشاره کرد که بپرسد که کدام یک از شاگردان چنین خیانتی خواهد کرد.
عیسی به یوحنا فرمود که لقمۀ غذا را به هر که بدهد، همان تسلیم کنندۀ او خواهد بود. سپس عیسی لقمه را فرو برده، آن را به یهودا داد (مرقس ۱۴: ۲۰-۲۱).
۲۷-۲۸ عیسی نمی‌خواست که به همه بگوید که تسلیم کننده کیست. به همین دلیل این مطلب را بوسیلۀ نشانه‌ای به یوحنا گفت، یعنی با فرو بردن لقمه. اما با این حال یوحنا بطور کامل نشانه را درنیافت. وی متوجه شد که یهودا تسلیم کنندۀ عیسی خواهد بود، لیکن درک نکرد که یهودا در همان شب عیسی را تسلیم خواهد کرد! در غیر این صورت یقینا مانع او می‌شد.
۲۹-۳۰ بنابراین وقتی یهودا بیرون رفت، یوحنا و دیگر شاگردان فقط فکر کردند که عیسی او را فرستاد تا کاری برایش انجام دهد. وی خزانه دار گروه شاگردان بود (یوحنا ۱۲: ۶).
یهودا در تاریکی شب بیرون رفت. و به راستی نیز ظلمت روحانی بر وی نازل گشته بود!
عیسی انکار پطرس را پیشگویی می‌کند (۱۳: ۳۱-۳۸)
۳۱ بعد از رفتن یهودا، عیسی به شاگردان تعالیم بسیار مهمی داد که یوحنا آنها را از آیۀ ۳۱ در این باب، تا آخر باب ۱۷ شرح می‌دهد.
یهودا رفت تا به رهبران یهود خبر دهد که عیسی را چگونه و کجا دستگیر سازند. بدینسان مرگ عیسی در شرف وقوع بود. لذا عیسی فرمود: «الان پسر انسان جلال یافت». عیسی به واسطه مرگش جلال یافت. بنابراین جلال او اینک آغاز می‌شد.
خدا نیز در او، یعنی به واسطه مرگ او، جلال یافت زیرا که عیسی بر طبق ارادۀ خدا می‌مرد. عیسی با اطاعت کامل، با بجا آوردن ارادۀ خدا، او را جلال داد.
۳۲ خدا از مسیح جلال یافت، بنابراین او را نیز جلال می‌داد. خدا او را در خود جلال خواهد داد.کلمات در خود می‌تواند به معنی «در خدا» یا «در آسمان» باشد. همچنین می‌تواند به معنی «در مسیح» باشد. یعنی خدا جلال خود را به مسیح خواهد داد. معنی هر چه که باشد، عیسی در مورد قیام خود صحبت می‌کرد. قیام نشانۀ این بود که خدا به راستی پسرش را جلال داده است. این امر بزودی بوقوع می‌پیوست و دیگر مهلتی باقی نمانده بود. ساعت عیسی فرا رسیده بود.
۳۳ عیسی سپس به شاگردانش فرمود که به زودی خواهد مُرد و ایشان دیگر نخواهند توانست با او باشند زیرا که زمان مردن ایشان فرا نرسیده است. وی به ایشان فرمود: «جایی که می‌روم شما نمی‌توانید آمد». ایشان نیز بعدا خواهند آمد، لیکن نه اکنون (آیۀ ۳۶ مشاهده شود).
عیسی همین مطلب را به یهودیان بی ایمان گفته بود. همچنین گفته بود: «مرا طلب خواهید کرد لیکن نخواهید یافت». وی این امر را به شاگردانش نگفت. کسانی که در این جهان به عیسی ایمان نمی‌آورند، وی را در جهان بعدی نیز نخواهند یافت و به همراه او در آسمان نخواهند زیست (یوحنا ۷: ۳۳-۳۴؛ ۸: ۲۱ و تفسیر آنها مشاهده شود).
۳۴-۳۵ سپس عیسی حکمی تازه به شاگردان داد: یکدیگر را محبت نمایید. این حکم غالبا سومین حکم بزرگ نامیده شده است. دومین حکم بزرگ می‌گوید: همسایۀ خود را همچون خود دوست بدار(مرقس ۱۲: ۳۱ و تفسیر آن مشاهده شود). این حکم سوم می‌گوید: برادر مسیحی خود را آنگونه‌ای دوست بدار که مسیح تو را دوست داشته است.
مسیحیان باید محبت ویژه‌ای نسبت به یکدیگر داشته باشند، یعنی محبتی برادرانه. این محبت باید پُر شور باشد (اول پطرس ۱: ۲۲). و باید برای دیگران مشهود باشد زیرا که به واسطۀ این محبت است که دیگران خواهند دانست که شاگردان عیسی می‌باشیم. این محبت باید گواه بر این باشد که شاگردان او هستیم. انسانها نه به واسطۀ کارهای بزرگمان، بلکه تنها به واسطۀ محبتمان خواهند دانست که شاگرد هستیم (اول قرنتیان ۱۳: ۱-۳).
«چنانکه من شما را محبت نمودم، شما نیز یکدیگر را محبت نمایید». عیسی ما را چگونه محبت نمود؟ وی جانش را برای ما داد (یوحنا ۱۵: ۱۲-۱۳ مشاهده شود). لذا تا به این حد باید برادرانمان را دوست بداریم. این معنی مشارکت و صمیمیت مسیحی حقیقی است. لیکن تا زمانی که شخص، مسیح را به عنوان خداوند و مولا نپذیرفته باشد، نمی‌تواند نصیبی از این رفاقت و مشارکت داشته باشد.
هنگامی که دیگران محبت ما را نسبت به یکدیگر می‌بینند، جذب محبت ما می‌گردند و خواهند خواست که در این رفاقت شریک گردند. هنگامی که محبت ما را می‌بینند، درک خواهند کرد که محبت عیسی نسبت به ایشان چقدر عظیم بوده است. به همین دلیل است که باید یکدیگر را طوری محبت کنیم که مسیح به ما محبت نمود. محبتی این چنین نسبت به یکدیگر، گواهی خواهد بود بر محبت عیسی (اول یوحنا ۳: ۲۳؛ ۴: ۷، ۱۱-۱۲، ۲۱ و تفسیر آنها مشاهده شود).
۳۶ پطرس همچنان در مورد سخنان عیسی می‌اندیشید: «جایی که می‌روم شما نمی‌توانید آمد» (آیۀ ۳۳). وی از عیسی پرسید «به کجا می‌روی؟» لیکن عیسی فقط پاسخ داد که پطرس الان نمی‌تواند از عقب او آید.
۳۷ پطرس پنداشت که عیسی در مورد مرگش صحبت می‌کند. لذا به وی گفت که همه جا همراه او خواهد رفت و حتی حاضر است با عیسی بمیرد.
۳۸ پطرس قولی می‌داد که فراتر از توانش بود. وی هنوز آمادگی این را نداشت که برای عیسی بمیرد؛ او می‌رفت تا رابطه خود را با عیسی انکار کند (مرقس ۱۴: ۱۷-۳۱، ۶۶-۷۲ و تفسیر آن مشاهده شود). در عوض این عیسی بود که قرار بود برای پطرس بمیرد.
پطرس به قدرت خود اطمینان داشت و به آن می‌بالید. وی می‌بایست به درجات بالاتری از تواضع و فروتنی برسد. کسانی که خود را استوار می‌پندارند، به زودی پی خواهند برد که چقدر ناتوان هستند (اول قرنتیان ۱۰: ۱۲ مشاهده شود

Keine Kommentare:

Kommentar veröffentlichen