پطرس Peter
لغت فوق به معنای صخره می باشد.
طرُس شخصی یهودی بود که نام اصلی وی شمعون ( در زبان یونانی سیمون ) به
معنای “ شنوا ” می باشد. نام پدر او یونا و ساکن بیت صیدا در شمال دریاچه جلیل
بود. شغل وی ماهیگیری و با برادرش اندریاس و با یعقوب و یوحنا پسران زبدی ،
شریک بوده و با هم به ماهیگیری می رفتند. پطرس ازدواج کرده و در سفرهای
بشارتی خود همسرش را نیز همراه خود می برده است.
معنای “ شنوا ” می باشد. نام پدر او یونا و ساکن بیت صیدا در شمال دریاچه جلیل
بود. شغل وی ماهیگیری و با برادرش اندریاس و با یعقوب و یوحنا پسران زبدی ،
شریک بوده و با هم به ماهیگیری می رفتند. پطرس ازدواج کرده و در سفرهای
بشارتی خود همسرش را نیز همراه خود می برده است.
عیسی نام وی را به کیفا که ترجمه آن پطرس می باشد، تغییر داد. پیتِر یا کیفا از
اسامی آرامی است که در زبان یونانی قدیم پِطرُس نامیده می شده است، و تمامی آنها
به معنای “ صخره ” می باشد. در کتاب مقدس زمانی که خداوند نام شخصی را تغییر
می دهد، بیانگر نقشه بزرگی است که خداوند برای او در نظر گرفته است برای مثال:
خداوند ابرام را به ابراهیم و سولُس را به پولُس و یعقوب را به اسرائیل تغییر داد.
اسامی آرامی است که در زبان یونانی قدیم پِطرُس نامیده می شده است، و تمامی آنها
به معنای “ صخره ” می باشد. در کتاب مقدس زمانی که خداوند نام شخصی را تغییر
می دهد، بیانگر نقشه بزرگی است که خداوند برای او در نظر گرفته است برای مثال:
خداوند ابرام را به ابراهیم و سولُس را به پولُس و یعقوب را به اسرائیل تغییر داد.
سرانجام عیسی به پطرس فرمود: «از عقب من بیا».
ما نمیدانیم در اولین دیدار پطرس با مسیح، وی چگونه فکر کرد، اما دومین دیدار وی
با مسیح، زمانی بود که مسیح به قایق وی وارد شد و به او گفت دوبار تور ماهیگیری
را در دریا بیندازد و پس از گرفتن ماهی بسیار، پطرس به گناهکار بودن خود
اعتراف کرده و گفت: “ای خداوند از من دور شوزیرا مردی گناهکارم.” عیسی به وی
گفت که نترسد و پس از آن صیاد مردم خواهد شد.
پطرس اولین شاگرد از دوازده شاگرد عیسای مسیح بوده است. وی و سایر شاگردان
پس از بازگشت از میهمانی عروسی در قانای جلیل، به عیسی ایمان آوردند. سپس
پطرس به کفرناحوم آمده و در آنجا ساکن گردید. پطرس تمامی خانه و زندگی و کار
خود را کنار گذاشته و به دنبال و پیروی عیسی آمد. او عیسی را، مسیح پسر خدای
زنده خواند و عیسی کلیدهای ملکوت آسمان را به وی سپرد. پس از سخنان عیسی در
کنیسه کفرناحوم تعداد زیادی از پیروانش او را ترک کردند، اما پطرس به عیسی
گفت: که تو خدای زنده هستی و ما تو را ترک نخواهیم کرد. پطرس یکی از سه
شاگردی بود که توسط عیسی به بالای تپه ای برده شد و او حضور الیاس و موسی را
با مسیح دید.
پطرس و یوحنا مامور تدارک شام فصح ( شام آخر ) گردیند. وی در مرحله اول اجازه
نداد که عیسی پاهای او را بشوید، اما پس از سخنان مسیح، اجازه داد که او پاهایش
را بشوید. پس از شام، پطرس یکی از کسانی بود که عیسی با خود به باغ جتسیمانی
برد، ولی در آنجا به خواب رفت. زمانیکه عیسی را دستگیر می کردند، پطرس به
حمایت از عیسی، شمشیر کشیده و گوش یکی از سربازان را قطع کرد و مسیح وی را
مورد نکوهش قرار داد، سپس پطرس و بقیه شاگردان عیسی را تنها گذاشته و فرار
کردند. در هنگامی که عیسی را سران قوم یهود بازخواست می کردند، وی سه بار قبل
از خواندن خروس، دوستی با عیسی را انکار کرد و سپس به گوشه ای رفت و گریست.
پطرس و یوحنا اولین کسانی بودند که مریم مجدلیه پس از آنکه سنگ قبر را در جایش
ندید، به آنان اطلاع داد، و پطرس اولین نفری بود که وارد قبر شده و کفن را باز شده
دید و از عیسی هیچ خبری نبود. فردای آنروز عیسی باز خود را در کناره دریای
طبریه، در بین شاگردان حضور پیدا کرد و پس از معجزه صید ماهی، پطرس اولین
کسی بود که به او خوش آمد گفت، و بعد از خوردن صبحانه، عیسی سه بار از
پطرس پرسید: “ای شمعون، پسر یونا، آیا مرا بیشتر از اینها محبت مینمایی؟” و
پطرس جواب داد بلی خداوندا، تو میدانی که تو را دوست میدارم.
بنا به پیشنهاد پطرس، شخصی را به جای یهودای اسخریوطی انتخاب کردند و در
روز پنطیکاست به سبب سخنرانی پطرس، که پر از روح القدس بود، تعداد زیادی به
مسیح ایمان آوردند. پس از معجزه شفای شخصی لنگ در دروازه معبد، پطرس و
یوحنا توسط روسای یهود دستگیر و به زندان افتادند. پس از دستگیری و حضور در
شورای یهودیان، به سبب ترویج حقانیت مسیح، اعضای شورا، او را شخصی بی
سواد و معمولی اما پرجرات دیدند، و دانستند که همراهی با عیسی چنین تغییر شگرفی
در آنان به وجود آورده و آنان را رها کردند.
زمان آن فرا رسیده بود که پطرس اورشلیم را به مقصد سامره جهت بشارت و آموزش
نوایمانان ترک کند. وی پس از آن دوباره به اورشلیم بازگشت. وی به لده رفته و در
آنجا شخصی به نام اینیاس را که مدت هشت سال فلج بود، شفا داد و سپس در یافا
زنی به نام طابیتا را که مرده بود دوباره زنده کرد و عده بسیاری به مسیح ایمان
آوردند و این آغاز گشودن دری برای ایمان آوردن غیر یهودیان به مسیح بود. پس از
بازگشت از یافا به اورشلیم، توسط مسیحیان یهودی نژاد، به سبب همراهی و غذا
خوردن با غیر یهودیان، مورد بازخواست قرا گرفت. وی در زمان هیرودیس نیز
دستگیر شده و به زندان افتاد، ولی توسط فرشته خداوند از زندان نجات پیدا کرد.
پطرس مدت زمانی نیز در انطاکیه به فعالیت پرداخت و در شورایی که در اورشلیم
جهت ختنه شدن غیر یهودیانی که ایمان آآورده بودند، شرکت و بر علیه این عقیده
سخنرانی کرد و در این جلسه پولس را نیز ملاقات نمود. در انطاکیه پولس وی را به
سبب دوگانگی در رفتار با یهودیان و غیر یهودیان مورد نکوهش قرار داد. احتمالا وی
در بابل نیز به بشارت پرداخته است، ولی بطور محرز مدتی در روم اقامت داشته
است. در مورد مرگ وی در کتاب مقدس چیزی گفته نشده است.
منابع کتاب مقدس: متی باب ۱۶ ،۱۰ ، ۱۷ و ۲۶ - یوحنا باب ۱ ، ۲ ، ۶ ، ۱۳ ، ۲۰ و ۲۱ - لوقا باب ۵ ، ۶ ، ۱۸ و ۲۲ - مرقس باب ۱ و ۱۰ - قرنتیان اول باب ۹ - اعمال باب ۱ ، ۲ ، ۳ ، ۴ ، ۸ ، ۹ ، ۱۱ ، ۱۲ و ۱۵ - غلاطیان باب ۲ - پطرس اول باب ۵
شمعون Simon - Shimeon
لغت فوق به معنای به گوش و فرمانبردار، به گوش دل شنیدن می باشد.
یوحنا باب ۲۱ آیه ۱۵
۱۵ و بعد از غذا خوردن، عیسی به شمعون پطرس گفت: “ای شمعون، پسر یونا، آیا
مرا بیشتر از اینها محبت مینمایی؟” بدو گفت: “بلی خداوندا، تو میدانی که تو
رادوست میدارم.” بدو گفت: “برههای مرا خوراک بده.”
فیض عیسی مسیح محبت پدر و مشارکت روح القدس با شما باشد و بماند .
Keine Kommentare:
Kommentar veröffentlichen