Donnerstag, 3. Februar 2011

نگاهی کوتاه به مزامیر 103 از ایه یک تا پنج

مزامیر   باب ۱۰۳

ستایش خدا
ای جان من خداوند را متبارک بخوان . و هرچه در درون من است است‌ نام‌ قدّوس‌ او را متبارک خواند . ای جان من خداوند را متبارک بخوان و جمیع احسانهای او را فراموش نکن 3
که تمام گناهانت را میامرزد و همه مرضهای ترا شفا میبخشد .4
که حیات ترا در هاویه فدیه میدهد و تاج رحمت و رافت را بر سر تو مینهد
5که جان ترا به چیزهای نیکو سیر میکند تا جوانی تو مثل عقاب تازه شود .

این مزمور را خیلی دوست دارم و هر بار برام جالب و دلنشین است وقتی از نظر تاریخی به ان نگاه میکنم میبینم داود در چه لحظاتی انرا برای ما نوشته زمانی که پسرش میخواسته جای او را بگیرد . زمانی که میخواستند او را از تخت پادشاهی با کلک پایین بکشند . 
در ایه یک به جان خود نهیب میزند و دستور میدهد . 
>ای‌ جان‌ من‌ خداوند را متبارك بخوان‌! و هرچه‌ در درون‌ من‌ است‌ نام‌ قدّوس‌ او را متبارك‌ خواند
در ایه دو هم باز دستور میدهد . 
<ای‌ جان‌ من‌ خداوند را متبارك‌ بخوان‌ و جمیع‌ احسان‌های‌ او را فراموش‌ مكن!
او شروع نمیکند گذشته و کارهای گذشته را بشمارد که خداوند در گذشته برای او انجام داده بلکه از حال و اینده میگویید كه‌ تمام‌ گناهانت‌ را می‌آمرزد و همه‌مرض‌های‌ تو را شفا می‌بخشد؛ ۴ كه‌ حیات‌ تو را از هاویه‌ فدیه‌ می‌دهد و تاج‌ رحمت‌ و رأفت‌ را بر سر تو می‌نهد؛ در ایه پنجم خیلی زیبا اززندگی مثل عقاب میگوید  
كه‌ جان‌ تو را به‌ چیزهای‌ نیكو سیر می‌كند تا جوانی‌ تو مثل‌ عقاب‌ تازه‌ شودوجد عجیبی در این ایه نهفته است 
نمیدانم ایا در مورد عقاب چقدر اطلاع داری من هم بخاطر این ایه دنبال ان رفتم که بدانم روش زندگی عقاب چگونه است <




لطفا بعد از خواندن بيشتر تامل كنيد- مرسي


عمر عقاب از همه پرندگان نوع خود درازتر است عقاب مي تواند تا 70 سال زندگي كند. ولي براي اينكه به اين سن برسد بايد تصميم دشواري بگيرد. زماني كه عقاب به 40 سالگي مي رسد: چنگال هاي بلند و انعطاف پذيرش ديگر نمي توانند طعمه را گرفته را نگاه دارند. نوك بلندو تيزش خميده و كند مي شود شهبال هاي كهن سالش بر اثر كلفت شدن پرها به سينه اش مي چسببند و پرواز براي عقاب دشوار مي گردد. در اين هنگام عقاب تنها دو گزينه در پيش روي دارد. يابايد بميرد و يا آن كه فراينددردناكي را كه 150 روز به درازا مي كشد پذيرا گردد. براي گذرانيدن اين فرايند عقاب بايد به نوك كوهي كه در آنجا آشيانه دارد پرواز كند. در آنجا عقاب نوكش را آن قدر به سنگ مي كوبد تا نوكش از جاي كنده شود. پس از كنده شدن نوكش ٬ عقاب بايد صبر كند تا نوك تازه اي در جاي نوك كهنه رشد كند ٬ سپس بايد چنگال 4 پيش را از جاي بركند. زماني كه به جاي چنگال هاي كنده شده ٬ چنگال هاي تازه اي در آيند ٬ آن وقت عقاب شروع به كندن همه پرهاي قديمي اش مي كند. سرانجام ٬ پس از 5 ماه عقاب پروازي را كه تولد دوباره نام دارد آغاز كرده ... و 30 سال ديگر زندگي مي كند.



چرا اين دگرگوني ضروري است؟؟؟

بيشتر وقت ها براي بقا ٬ ما بايد فرايند دگرگوني را آغاز كنيم.

گاهي وقت ها بايد از خاطرات قديمي ٬ عادتهاي كهنه و سنتهاي گذشته رها شويم.

تنها زماني كه از سنگيني بارهاي گذشته آزاد شويم مي توانيم از فرصتهاي زمان حال بهره مند گرديم.

پس دوباره میتوانیم از جا برخیزیم ویادمان باشد که همواره به جان خود نهیب بزنیم 
ای جان من خداوند را متبارک بخوان . و هرچه در درون من است است‌ نام‌ قدّوس‌ او را متبارک خواند 
فیض و  سلامتی از جانب پدر ما خدا وعیسی مسیح خداوند بر شما باد 


 




Keine Kommentare:

Kommentar veröffentlichen