یک گونی اسکناس
امروز صبح وقتی فیسبوک را باز کردم .با یکی از عزیزان خداوند چت میکردیم پرسیدم حالت چطور است /
گفت خداوند را شکر و سپاس تنها چیزی که کم دارم یک گونی دلار است .
به او گفتم خداوند به اندازه باورهات به تو هدیه میدهد . گفتم بابای ما ابا دست دلباز است و هر چیز را بخواهی به فراوانی در اختیارت میگذارد . .
خندید گفت خدای پدر مرا میشناسد . گفتم نیاموختی بابام به اندازه باورهات هرچیز را در اختیارت میگذارد .
امروز عصر هم با یکی دیگر از عزیزان صحبت میکردم او هم یک گونی اسکناس لازم داشت . خلاصه گفتم خداوند به هر چه داری برکت بدهد تمام ماه را شنیدم که نداری . اما نه برهنه ماندی نه گرسنه . براستی برای انچه در ماه گذشته خداوندم در اختیارت گذاشته بود تشکر کردی .
همش از کمبودها میگی و این گفتن این کمبودها مثل یک باتلاق ترا می بلعد . عیسی مسیح به خاطر ما برهنه شد تا ما برهنه نباشیم بی ابرو تا ابروی ما در حفاظت باشد او را تف کردن . دشنام دادن و.............................................بیا یاد بگیرم از انچه داریم صحبت کنیم باور کن من هم در دنیای مجازی زیست نمیکنم . ولی این باور را دارم لاله های بیابان و پرندگان را هم بابام سیر و پیر میکند چه به رسد به من و تو ...
در ثانی جلوی دریا ی محبت و تا به بینهایت ایستادی بایک لیوان کوچک و منتظری یک موج بیاد تا از این موج لیوانت پر بشه چطوری میشه اگر بری جلو تر و لیوانت را بندازی کناری و با همه وجودت از دریا تغذیه بشی باور دارم که دستهای خداوند کوتاه نیست و گوشهای او کر نی اما ..............
بیا توبه کنیم . برای تمام نا سپاسی هایمان و بیا دوباره باورهایمان را تجدید کنیم . بیا اعلام کنیم که به او محتاجیم و اگر یک لحظه از ما دور بشه توی دردهامون غرق میشیم . و.......بیا دوباره به او اعتماد کنیم . و بهش بگیم ای عیسی کاش ما را برکت میدادی و زمین ما را وسعت دست تو بر ما میبود تا هر گز محزون نشویم .
امین .

Keine Kommentare:
Kommentar veröffentlichen