Donnerstag, 10. Februar 2011

فصل ظهور رد پای تو

فصل ظهور رد پای تو
در انتظار نیمه ایی گم شده انکه مرا نجات داد از هزارویک درد
اما تنها یک نجات امید به وعده
خدایی زنده که مرا خواند در میان درد جانگداز از دست دادن
عزیزان در میان خیانت انکه گفته بودن خدای زمین است
انکه چهره خدا را شکسته بود
غریبه نبود از من و با من بود
او که رنجها برایم اماده کرده بود همان بود که پیمان محبت
بسته بود او که قرار بود جای همه چیز را پر کند .
خود خالی از هر محبت تنها نمایشنامه حقارت خویش را بازی
میکرد .
طعم تلخ خیانت دوست و رفیق نیمه راه . انکه طعم وحشیگری
را چشیده بود طعم درد و عذاب طمع طردشد گی چنگال بیرحمی
دوست ای وای . ای وای
انجا که مرگ را فریاد میکرد و فریاد میزد
 چرا من تا به کی
ای خدا چرا مرا ترک کردی و به حال خود وا گذاشتی چه کنم
برای که بگم که درد تنهایی بیکسی استخوانم پوک کرده است .
چگونه ادامه دهم ..
تمام ارزو
ها را دفن کردن  و فریادها مرا کر کرده از فریادهای خود کر
شدم .
از چنگ زدن بر زمین درد ها  وجودم همواره درد ....
جواب سوال یک سوال بی انتها چرا و چراها ..........
شاخه دیگر گل نداده . باغچه خشک و بی اب و روح
انجا که هیچ چیز نمیتوانست  این روح سرکش
و تشنه را سیراب سازد .
اسیر فریب و اسیر زندان و فریاد چه کنم . تسلسل باطل
انجا که دریافت  از ان این جهان نیستم
انجا که اماده سفر گشته به دیار تو
انجا فریادت کرد که خود را بر من مکشوف ساز که بداند
چه امری دراین دردها نهفته تبدیل سوال و سکوت
یوحنا   باب ۶
۳۷ هر آنچه‌ پدر به‌ من‌ عطا کند، به‌ جانب‌ من‌ آید و هر که‌ به‌ جانب‌ من‌ آید، او را بیرون‌ نخواهم‌ نمود.
با تیره دلان بی خدا یار مشو
اینه روی ایزدی ......تار مشو
گر کهنه شوی همه جهان تکرایست
تو تازه شو و نو شو تکرار مشو

نمیدانم سراینده این شعر کیست// 
  کولسیان   باب ۲
 ۱۹ و به‌ سر متمسک‌ نشده‌ که‌ از آن‌ تمامی بدن‌ به‌ توسط‌ مفاصل‌ و بندها مدد یافته‌ و با هم‌ پیوند شده‌، نمو می کند به‌ نموی که‌ از خداست‌.
 ۲۰ چونکه‌ با مسیح‌ از اصول‌ دنیوی مردید، چگونه‌ است‌ که‌ مثل‌ زندگان در دنیا بر شما فرایض‌ نهاده‌ می شود؟
 ۲۱ که‌ لمس‌ مکن‌ و مچش‌ بلکه‌ دست‌ مگذار

فیض‌ و سلامتی از جانب‌ پدر ما خدا و عیسی مسیح‌ خداوند بر شما باد.

Keine Kommentare:

Kommentar veröffentlichen