Mittwoch, 6. Juli 2011

کلام خدا متی28

کلام متی 28
قیام عیسی مسیح (۲۸: ۱-۸) 
عیسی بر زنان ظاهر می‌شود (۲۸: ۹-۱۰) 
گزارش کشیکچیان (۲۸: ۱۱-۱۵) 
مأموریت بزرگ (۲۸: ۱۶-۲۰) 


عیسی بر زنان ظاهر می‌شود (۲۸: ۹-۱۰)
۹-۱۰ اولین کسانی که عیسی بعد از قیامش بر ایشان ظاهر شد، عبارت بودند از مریم مجدلیه و مریم مادر یعقوب، یعنی همان زنانی که عیسی را بر روی صلیب نظاره کرده بودند (مرقس ۱۵: ۴۰ و تفسیر آن مشاهده شود). وی ناگهان بر ایشان ظاهر گشت. حتماً می‌توانید حیرت و شادی ایشان را مجسم کنید! خود عیسی بود! او در چنگال مرگ باقی نماند: او بر مرگ چیره شده بود!
عیسی به زنان فرمود که به شاگردان بگویند که به جلیل بروند تا در آنجا با وی ملاقات کنند. بدینسان وعده‌ای که عیسی طی شام آخر به شاگردانش داده بود، خیلی زود تحقق یافت (مرقس ۱۴: ۲۸ مشاهده شود). زنان چنین کردند. ایشان رفته، ماجرا را به شاگردان بازگو کردند (یوحنا ۲۰: ۱۰-۱۸


گزارش کشیکچیان (۲۸: ۱۱-۱۵)
۱۱ سربازانی که برای محافظت قبر اعزام شده بودند، فرشته خداوند را دیدند که سنگ را از دهانۀ قبر غلطاند (آیۀ‌های ۲-۳). سپس به لرزه درآمده، مثل مُرده گردیدند یعنی غش کردند (آیۀ ۴). هنگامی که به خود آمدند، رفتند و ماوقع را به کاهنان اعظم گزارش دادند.
۱۲-۱۳ کاهنان یهود و مشایخ تصمیم گرفتند که به سربازان رشوه بدهند تا به دروغ بگویند که شاگردان عیسی جسد او را هنگامی که ایشان به خواب رفته بودند، دزدیده اند (متی ۲۷: ۶۳-۶۴ و تفسیر آن مشاهده شود). چه دروغ مسخره ای! اگر ایشان در خواب بودند، چگونه می‌توانستند ماجرا را دیده باشند؟!
۱۴ خوابیدن به هنگام انجام وظیفه، جرم بزرگی برای یک مأمور به شمار می‌رفت. محافظینی که بدین طریق در مورد وظیفه شان سهل انگاری می‌کردند، ممکن بود اعدام شوند (اعمال رسولان ۱۲: ۱۹). اگر سربازان رومی که از قبر محافظت می‌کردند، می‌گفتند که خوابیده بودند، خطر بزرگی از سوی پیلاطس ایشان را تهدید می‌کرد. به همین دلیل، سربازان ابتدا به سراغ رؤسای کاهنان رفتند. رهبران یهود قول دادند که در صورت با خبر شدن پیلاطس از ایشان دفاع کنند. چه وعدۀ دروغی! کار چندانی از یهودیان برای محافظت از سربازان رومی بر نمی‌آمد.
۱۵ با اینحال سربازان به خاطر رشوه‌ای که دریافت می‌کردند، حاضر شدند خطر مجازات را به جان بخرند. لذا رفته، این شایعه را منتشر کردند که هنگامی که خفته بودند، شاگردان عیسی آمدند و جسد را دزدیدند. بسیاری از مردم این حکایت را باور کردند و حتی در زمانی که متی انجیل خود را می‌نوشت نیز ایشان بر این باور بودند.
مأموریت بزرگ (۲۸: ۱۶-۲۰)
۱۶ هنگامی که شاگردان از زنان شنیدند که عیسی قیام کرده است، بلافاصله عازم جلیل نشدند. ابتدا پطرس و یوحنا بر سر قبر رفتند تا ببینند که آیا گزارش زنان صحیح است یا نه (لوقا ۲۴: ۹-۱۲؛ یوحنا ۲۰: ۱-۳). لیکن شاگردان حتی هنگامی که برطبق گفته زنان قبر را خالی یافتند، هنچنان به خاطر ترس از یهودیان در مخفی گاه خود در اورشلیم باقی ماندند (یوحنا۲۰:۱۰، ۱۹). در آنجا عیسی دوباره بر آنان ظاهر گشت (لوقا ۲۴: ۳۶؛ یوحنا ۲۰: ۱۹، ۲۶). تنها بعد از آن بود که یازده شاگرد به سوی کوهی در جلیل که عیسی به ایشان فرموده بود، روانه شدند.
۱۷ هنگامی که یازده شاگرد او را دیدند، وی را پرستش نمودند. لیکن بعضی شک کردند. این شکاکین احتمالاً جزو آن دسته از پیروان عیسی بودند که او را از زمان مرگ و قیامش به بعد ندیده بودند. پولس چنین نوشته که عیسی در یک لحظه به زیاده از پانصد برادر ظاهر شد (اول قرنتیان ۱۵: ۶). بعضی از این پانصد نفر احتمالاً از همان آغاز شک کردند وهمانند خود شاگردان در ابتدا گمان بردند که روحی را دیده اند (لوقا ۲۴: ۳۷).
۱۸ پس عیسی پیش آمده، یکی از حیرت انگیزترین گفته‌ها را بیان فرمود: «تمامی قدرت در آسمان و بر زمین به من داده شده است.» هیچ انسان عادی هرگز نمی‌توانست چنین مطلبی را ادا کند. فقط پسر یگانۀ خدا می‌توانست چنین اظهاری را بر زبان براند.
یک بار شیطان تمامی حکومت‌ها و سرزمینهای جهان را به عیسی عرض کرد (متی ۴: ۸-۹). اما اکنون که عیسی مطیع پدر شده بود، نه تنها اقتدار بر زمین را دریافت کرده بود، بلکه اقتدار در آسمان و نیز بر تمامی عالم هستی را دریافت داشت (افسسیان۱: ۲۰-۲۲، فیلیپیان ۲: ۹-۱۱ و تفسیر آنها مشاهده شود).
درآغاز پیش از انکه به این جهان آید، تمامی اقتدار در آسمان و بر زمین به او تعلق داشت. اما با وجود اینکه در صورت خدا بود ... خود را خالی کرده، صورت غلام را پذیرفت و در شباهت مردمان شد (فیلیپیان ۲: ۶-۷). به عبارت دیگر،عیسی هنگامی که بر روی زمین بود، اقتدارش را موقتاً ترک گفت. و اکنون بعد از رستاخیزش، آن را دوباره باز یافت.
۱۹ پس حال که عیسی تمامی اقتدار را در اختیار داشت، به پیروانش فرمود که همۀ امت‌ها را شاگرد سازند. از آنجا که عیسی سرور و خداوند عالم هستی است، باید برویم و حکم او را در هر گوشه‌ای از زمین استوار سازیم. وی خداوند همۀ امت‌ها است، بنابراین ما باید به سوی تمامی امت‌ها برویم.
عیسی به ما فرمود که برویم و شاگرد سازیم. او گفت که نه تنها تعلیم بدهیم و موعظه نماییم، بلکه شاگرد نیز بسازیم. در واقع، در آیه‌های ۱۸-۲۰، فعل عمده در متن اصلی یونانی، فعل ساختن است. بقیۀ افعال یعنی تعمید دادن و تعلیم دادن افعال کمکی هستند. از این امر در می‌یاببیم که مهم ترین عنصر در این «مأموریت بزرگ» شاگرد ساختن است. ما باید تک تک ایمانداران را در ایمان استوار سازیم و به ایشان کمک کنیم تا مسیحیانی بالغ گردند. به این ترتیب، خواهیم توانست کلیسا را طوری بنا کنیم که راسخ و مؤمن و وفادار به خداوندش باشد.
ما باید شاگردان جدید را به نام اب و ابن و روح‌القدس تعمید دهیم. پدر و پسر و روح‌القدس یک خدا هستند و نه سه خدا. خدای واحد از سه شخصیت برخوردار است، یعنی از سه شکل و سه حالت موجودیت برخوردار می‌باشد. وی خالق متعال، آفرینندۀ آسمان و زمین است. وی پسر یعنی عیسی است که تجسم حقیقی خدا است؛ او بر زمین آمد تا ما را از گناهانمان رهایی بخشیده، طریق نجات را به ما نشان دهد. و سوم، خدا روح‌القدس است که در دل ایمانداران زندگی کرده، به ایشان زندگی نوین، یعنی زندگی روحانی جاودانی را می‌بخشد که هرگز زوال نخواهد یافت. ما این خدای سه شخصیتی را پرستش می‌کنیم. تعمید یافتن در نام او به معنی تعلق داشتن به اوست. هنگامی که در نام او تعمید می‌یابیم، به جهان می‌گوییم که «از آن خدا و از آن مسیح هستم.» (دوم قرنتیان ۱۳: ۱۴ مشاهده شود).
عیسی در ابتدا عمدتاً در بین یهودیان موعظه می‌کرد و به دردهای ایشان می‌رسید (متی ۱۰: ۵-۶، ۱۵: ۲۴ و تفسیر آن مشاهده شود). اکنون از مردگان برخاسته و بر تمامی عالم اقتدار یافته، به شاگردانش می‌فرماید که به سوی تمامی امت‌ها بروند.
با اینحال ایشان در آغاز همچنان در بین یهودیان کار کردند. خود شاگردان نیز یهودی بودند. مدتی طول کشید تا ایشان دریافتند که کلیسای مسیح باید در میان تمامی امت‌ها و اقوام نیز استقرار یابد. خدا در رؤیا به پطرس نشان داد که نباید هیچ نژادی را نجس بخواند؛ به این ترتیب، پطرس حاضر شد به خانۀ یک غیر یهودی برود و برای او و خویشان و دوستانش موعظه کند (اعمال رسولان ۱۰: ۹-۲۰). بعد از آن، شاگردان قدم به قدم، انجیل مسیح را در تمامی جهان منتشر ساختند. عیسی به ایشان فرموده بود: «در اورشلیم و تمامی یهودیه و سامره و تا اقصای جهان شاهدان من خواهید بود» (اعمال رسولان ۱: ۸). و همین طور نیز شد (مرقس ۱۶: ۱۵-۱۸ و تفسیر آن مشاهده شود).
۲۰ کار عمدۀ یک شاگرد چیست؟ اطاعت! عیسی به پیروانش فرمود: «شاگرد سازید و ایشان را تعلیم دهید که همۀ اموری را که به شما حکم کرده ام حفظ کنند ». شاگردی که اطاعت نکند، اصلاً شاگرد نیست.
«مأموریت بزرگ» نه تنها برعهدۀ یازده شاگرد گذاشته شد، بلکه برعهدۀ هر یکی از پیروان عیسی تا ایام کنونی نیز می‌باشد. عیسی به آن یازده شاگرد گفت که تمامی شاگردان جدید را تعلیم دهید که همۀ اموری را که به شما حکم کرده ام حفظ کنند؛ این امر البته شامل خود مأموریت بزرگ نیز می‌شود، یعنی اینکه شاگردان قدیمی تر باید به شاگردان جدید بیاموزند که مأموریت بزرگ را عهده دارشوند و به نوبۀ خود دیگران را شاگرد سازند. هرمسیحی باید از حکم شاگرد سازی تمامی امتها اطاعت کند. دلیل اینکه این همه غیر مسیحی در جهان وجود دارد، این است که بسیاری از مسیحیان از این آخرین حکم خداوندمان اطاعت نکرده اند (مقالۀ عمومی: هدف کلیسا مشاهده شود).
سرانجام عیسی بعد از آنکه اخرین توصیه را به شاگردانش کرد، وعده‌ای به ایشان داد: «اینک من هر روزه تا انقضای عالم همراه شما می‌باشم.» قبلاً عیسی به شاگردانش گفته بود: «شما را یتیم نمی‌گذارم، نزد شما می‌آیم ... از این جهت که من زنده ام، شما هم خواهید زیست و در آن روز شما خواهید دانست که من در پدر هستم و شما در من و من در شما» (یوحنا ۱۴: ۱۸-۲۰). عیسی نه تنها با ما است، بلکه در ما نیز می‌باشد. روح‌القدس وی در ما زندگی می‌کند (یوحنا ۱۴: ۱۷). روح‌القدس او به ما این قدرت را می‌دهد که شاگردان و شاهدان وی باشیم (اعمال رسولان ۱: ۸ و تفسیر آن مشاهده شود). اگر عیسی در ما است، اقتدار او نیز در ما می‌باشد. دوستان عزیز، تمامی قدرت و اقتدار عالم، در مسیح از آن ما است! هنگامی که به سوی جهان می‌رویم، مسیح نیز همراه ما است و هرگز تنها نخواهیم بود. « اینک من هر روزه تا انقضای عالم همراه شما می‌باشم».

Keine Kommentare:

Kommentar veröffentlichen