Freitag, 22. Juli 2011

مطالعه کلام قرنتیان اول باب ۱۰






 قرنتیان اول   باب ۱۰
  هشدار درباره بتها و قربانی بتها
 ۱ زیرا ای برادران‌ نمی خواهم‌ شما بیخبر باشید از اینکه‌ پدران‌ ما همه‌ زیر ابر بودند و همه‌ از دریا عبور نمودند
 ۲ و همه‌ به‌ موسی تعمید یافتند، در ابر و در دریا؛
 ۳ و همه‌ همان‌ خوراک‌ روحانی را خوردند
 ۴ و همه‌ همان‌ شرب‌ روحانی را نوشیدند، زیرا که‌ می آشامیدند از صخره‌ روحانی که‌ از عقب‌ ایشان‌ می آمد و آن‌ صخره‌ مسیح‌ بود.
 ۵ لیکن‌ از اکثر ایشان‌ خدا راضی نبود، زیرا که‌ در بیابان‌ انداخته‌ شدند.
 ۶ و این‌ امور نمونه‌ها برای ما شد تا ما خواهشمند بدی نباشیم‌، چنانکه‌ ایشان‌ بودند؛
 ۷ و نه‌ بت‌پرست‌ شوید، مثل‌ بعضی از ایشان‌، چنانکه‌ مکتوب‌ است‌: “قوم‌ به‌ اکل‌ و شرب‌ نشستند و برای لهو و لعب‌ برپا شدند.”
 ۸ و نه‌ زنا کنیم‌ چنانکه‌ بعضی از ایشان‌ کردند و در یک‌ روز بیست‌ و سه‌ هزار نفر هلاک‌ گشتند.
 ۹ و نه‌ مسیح‌ را تجربه‌ کنیم‌، چنانکه‌ بعضی از ایشان‌ کردند و از مارها هلاک‌ گردیدند.
 ۱۰ و نه‌ همهمه‌ کنید، چنانکه‌ بعضی از ایشان‌ کردند و هلاک‌ کننده‌ ایشان‌ را هلاک‌ کرد.
 ۱۱ و این‌ همه‌ بطور مثل‌ بدیشان‌ واقع‌ شد و برای تنبیه‌ ما مکتوب‌ گردید که‌ اواخر عالم‌ به‌ مارسیده‌ است‌.
 ۱۲ پس‌ آنکه‌ گمان‌ برد که‌ قایم‌ است‌، باخبر باشد که‌ نیفتد.
 ۱۳ هیچ‌ تجربه‌ جز آنکه‌ مناسب‌ بشر باشد، شما را فرو نگرفت‌. اما خدا امین‌ است‌ که‌ نمی گذارد شما فوق‌ طاقت‌ خود آزموده‌ شوید، بلکه‌ باتجربه‌ مفری نیز می سازد تا یارای تحمل‌ آن‌ را داشته‌ باشید.
 ۱۴ لهذا ای عزیزان من‌ از بت‌پرستی بگریزید.
 ۱۵ به‌ خردمندان‌ سخن‌ می گویم‌: خود حکم‌ کنید برآنچه‌ می گویم‌.
 ۱۶ پیاله‌ برکت‌ که‌ آن‌ را تبرک‌ می خوانیم‌، آیا شراکت‌ در خون‌ مسیح‌ نیست‌؟ و نانی را که‌ پاره‌ می کنیم‌، آیا شراکت‌ در بدن‌ مسیح‌ نی؟
 ۱۷ زیرا ما که‌ بسیاریم‌، یک‌ نان‌ و یکتن‌ می باشیم‌ چونکه‌ همه‌ از یک‌ نان‌ قسمت‌ می یابیم‌.
 ۱۸ اسرائیل‌ جسمانی را ملاحظه‌ کنید! آیا خورندگان‌ قربانیها شریک‌ قربانگاه‌ نیستند؟
 ۱۹ پس‌ چه‌ گویم‌؟ آیا بت‌ چیزی می باشد؟ یا که‌ قربانی بت‌ چیزی است‌؟
 ۲۰ نی! بلکه‌ آنچه‌ امت‌ها قربانی می کنند، برای دیوها می گذرانند نه‌ برای خدا؛ و نمی خواهم‌ شما شریک‌ دیوها باشید.
 ۲۱ محال‌ است‌ که‌ هم‌ از پیاله‌ خداوند و هم‌ از پیاله‌ دیوها بنوشید؛ و هم‌ از مایده‌ خداوند و هم‌ از مایده‌ دیوها نمی توانید قسمت‌ برد.
 ۲۲ آیا خداوند را به‌ غیرت‌ می آوریم‌ یا از او تواناتر می باشیم‌؟
 ۲۳ همه‌چیز جایز است‌، لیکن‌ همه‌ مفید نیست‌؛ همه‌ رواست‌، لیکن‌ همه‌ بنا نمی کند.
 ۲۴ هرکس‌ نفع‌ خود را نجوید، بلکه‌ نفع‌ دیگری را.
 ۲۵ هرآنچه‌ را در قصابخانه‌ می فروشند، بخورید و هیچ‌ مپرسید به‌خاطر ضمیر.
 ۲۶ زیرا که‌ جهان‌ وپری آن‌ از آن خداوند است‌.
 ۲۷ هرگاه‌ کسی از بیایمانان‌ از شما وعده‌ خواهد ومی خواهید بروید، آنچه‌ نزد شما گذارند بخورید و هیچ‌ مپرسید بجهت‌ ضمیر.
 ۲۸ اما اگر کسی به‌ شما گوید “این‌ قربانی بت‌ است‌”، مخورید به‌خاطر آن‌ کس‌ که‌ خبر داد و بجهت‌ ضمیر، زیرا که‌ جهان‌ و پری آن‌ از آن‌ خداوند است‌.
 ۲۹ اما ضمیرمی گویم‌ نه‌ از خودت‌ بلکه‌ ضمیر آن‌ دیگر؛ زیرا چرا ضمیر دیگری بر آزادی من‌ حکم‌ کند؟
 ۳۰ و اگر من‌ به‌ شکر بخورم‌، چرا بر من‌ افترا زنند به‌سبب‌ آن‌ چیزی که‌ من‌ برای آن‌ شکر می کنم‌؟
 ۳۱ پس‌ خواه‌ بخورید، خواه‌ بنوشید، خواه‌ هرچه‌ کنید، همه‌ را برای جلال‌ خدا بکنید.
 ۳۲ یهودیان‌ و یونانیان‌ و کلیسای خدا را لغزش‌ مدهید.
 ۳۳ چنانکه‌ من‌ نیز در هرکاری همه‌ را خوش‌ می سازم‌ و نفع‌ خود را طالب‌ نیستم‌، بلکه‌ نفع‌ بسیاری را تا نجات‌ یابند.



   تفسیر کاربردی   قرنتیان اول  باب ۱۰
هشدار و درسی از تاریخ اسرائیل (۱۰:۱-۱۳)
۱ در این آیه، مقصود پولس از پدران ما، اجداد قوم بنی اسرائیل می باشد. ابراهیم، جدّ بزرگ یهودیان می باشد. حدود سیصد سال پس از ابراهیم، نوادگان وی به مصر رفته و درآنجا به اسارت فرعون درآمدند. سالها بعد، خدا موسی را مأمور رهایی قوم بنی اسرائیل نمود. موسی قوم بنی اسرائیل را از سرزمین مصر به فلسطین کنونی مهاجرت داده، ایشان را در زمین فلسطینیان و کنعانیان ساکن گردانید. از آنجا که ایمانداران اتباع جدید اسرائیل روحانی هستند، لذا از لحاظ روحانی قوم بنی اسرائیل اجداد همۀ ایمانداران، منجمله ایمانداران قرنتس محسوب می شدند. بعبارت دیگر، ابراهیم، پدر همۀ ایمانداران بوده و ایمانداران به عیسی مسیح، خواه یهودی و خواه غیر یهودی، در تمامی برکات روحانی که خدا به ابراهیم وعده داده بود، شریک خواهند بود (به رومیان ۴: ۱۱، ۱۶؛ غلاطیان ۳: ۷، ۲۹ و تفسیر آن آیات مراجعه نمایید). از این روست که وقتی که پولس به قرنتیان که عمدتاً غیر یهودی بودند نامه می نویسد، ایشان را بعنوان اسرائیلیان جدید برسمیت شناخته، در خطاب به ایشان از عبارتپدران ما استفاده می کند.

موسی قوم بنی اسرائیل یعنی اجداد پولس رسول را به خارج از مصر هدایت کرد. در تمامی طول سفرشان، قوم بنی اسرائیل در زیر سایۀ ابر حضور خدا سفر می کردند (خروج ۱۳: ۲۱؛ مزمور ۱۰۵: ۳۹).
قوم بنی اسرائیل به هنگام خروج از مصر با دریای سرخ روبرو شدند و خدا آبهای دریا را منشق ساخته، قوم خود را ازمیان دریا عبور داد و بدین ترتیب ایشان را از چنگ فرعون رهانید (خروج ۱۴: ۲۱-۳۱).

۲ موسی بزرگترین رهبر مذهبی و ملی قوم بنی اسرائیل محسوب می شود، پس از آنکه وی ایشان را از سرزمین مصر خارج ساخت، به مدت چهل سالی که قوم بنی اسرائیل در بیابانهای سینا (واقع در میان مصر و اسرائیل) آواره بودند، هدایت و رهبری ایشان را بعهده داشت.
در اینجا پولس رسول می گوید که پدران قوم بنی اسرائیل به موسی تعمید یافتند. البته مقصود پولس، غسل تعمید مسیحی نیست، بلکه او از تجربۀ قوم بنی اسرائیل جهت روشن ساختن معنی تعمید مسیحی استفاده می کند. «قرار داشتن زیر ابر» و «عبور از دریا» نشانۀ حضور خدا و مراقبت و محافظت وی از قوم خود می باشد (آیۀ ۱). برکت و محافظت و مراقتبی که هر ایمانداری با دریافت غسل تعمید، از آن بهره مند خواهد شد. همانطور که قوم بنی اسرائیل تحت تسلط و رهبری موسی قرار داشت، ایمانداران نیز تحت تسلط و رهبری عیسی مسیح هستند. به همین جهت است که پولس رسول در رابطه با قوم بنی اسرائیل می گوید: همه به موسی تعمید یافتند.



 زمانی که قوم بنی اسرائیل در صحرای سینا بودند، خداوند به ایشان «نان سماوی» (منّ) را داد که پولس رسول از آن به عنوان خوراک روحانی یاد می کند (خروج ۱۶: ۴، ۱۴-۱۵، ۳۱، ۳۵ انجیل یوحنا ۶: ۳۱).

 در زمان آوارگی قوم بنی اسرائیل، خدا همچنین برای قوم بنی اسرائیل آب فراهم نمود که پولس از آن بعنوان شُرب روحانی یاد می کند. آب آشامیدنی قوم بنی اسرائیل بطور معجزه آسایی از صخره ای بیرون آمده، تمامی قوم و حیوانات ایشان را سیراب ساخت (خروج ۱۷: ۶). آن صخره، نشانه ای بود از صخرۀ روحانی که همیشه همراه بنی اسرائیل بوده و هرگز ایشان را ترک نمی کرد. اینک پولس رسول نتیجه می گیرد که آن صخرۀ روحانی عیسی مسیح بود. منشأ و سرچشمۀ تمامی آن برکات روحانی فوق ( ابر، عبور از دریا، نان روحانی، و صخره )، تماماً از عیسی مسیح بوده است. عیسی مسیح، آن نان حقیقی است که از آسمان نازل شد (انجیل یوحنا ۶: ۳۰-۳۵). عیسی مسیح، همچنین سرچشمۀ شُرب روحانی ما یا روح القدس می باشد (انجیل یوحنا ۷: ۳۷-۳۹). همچنین حتی قرنها پیش از آمدن عیسی مسیح به این جهان، پسر جاودانی خدا همراه یهودیان بوده، ایشان را به برکات روحانی و مادی می پرورانید. عیسی مسیح، از ازل بوده و هست و خواهد بود. او منشأ هر برکت روحانی است (افسسیان ۱: ۳). اگر کسی در مسیح باشد، از تمامی برکات روحانی او بهره مند خواهد شد (به رومیان ۸: ۳۲

 ولی عاقبت یهودیان چه خواهد شد؟ خدا نعمات بسیاری به ایشان بخشیده بود؛ او یهودیان را از زمین مصر بیرون آورد و آزاد کرد. همچنین بوسیلۀ عیسی مسیح، آنها را به هر برکت روحانی مبارک ساخت. ولی بنی اسرائیل بجای شکرگزاری و اطاعت از خدا، زبان به شکایت گشودند و خشم الهی را برانگیختند (اعداد ۱۱: ۱). بنابراین، خدا آنها را تنبیه کرد و تمامی اسرائیلیانی را که از مصر خارج شده بودند در صحرای سینا هلاک ساخت.



 پس مواظب باشیم تا علیه خدا زبان به شکایت نگشاییم! ما ایمانداران به مسیح، برکتی بمراتب بزرگتر از یهودیان دریافت نموده ایم، ولی چه بسیار پیش می آید که مسیحیان زبان خود را ناشکرانه گشوده، از خدا شکوه و گله و شکایت می کنند! خدا از این کار راضی نیست. بیایید از شکایت دست برداشته، همیشه شکر گزار باقی بمانیم. فراموش نکنیم که خدا چگونه اسرائیل را بخاطر ناشکری ایشان تنبیه نمود.
پولس رسول بما هشدار می دهد که مانند اسرائیل خواهشمند بدی نباشیم. آن بدی که پولس به آن اشاره می کند چیست؟ پولس این سؤال را در آیات ۷-۱۰ پاسخ می دهد.
۷ بعضی اسرائیلیان بت پرست شدند (خروج ۳۲: ۱-۶) در اینجا پولس رسول از خروج ۳۲: ۶ نقل قول می کند.
 بعضی دیگر، مرتکب زنا شده و باعث برانگیخته شدن خشم و غیرت خدا گردیدند و تنبیه و مجازات گناه خود را دریافت نمودند (اعداد ۲۵: ۱-۹). در سفر اعداد ۲۵: ۹ می خوانیم که بیست و چهار هزار نفر از بنی اسرائیل هلاک شدند. در این آیه پولس رسول می نویسد که بیست و سه هزار نفر هلاکشدند و روز بعد هزار نفر دیگر طعم مرگ را چشیدند.
 ما نباید مسیح را تجربه کنیم. تجربه کردن خدا، یعنی برخلاف میل و ارادۀ خدا عمل کردن و یا حرف زدن.
نمونۀ این گناه و تجربه کردن خدا را می توان در اعداد ۲۱: ۴-۵ مشاهده نمود. نتیجۀ این عمل یهودیان را در اعداد ۲۱: ۶ می بینیم.

 خدا بنی اسرائیل را از اسارت مصر آزاد کرد، ایشان را تا سرحد زمین کنعان (اسرائیل کنونی)، زمینی که به ابراهیم پدر قوم بنی اسرائیل وعده داده بود، هدایت کرد. در طی آن سفر چهل ساله، خدا محبت و رحمت بیکران خود را به بنی اسرائیل نشان داده، ایشان را از دشمنان و بلایای متعددی محافظت نمود. علاوه بر این، خداوند آیات و معجزات بسیاری را در میان قوم بنی اسرائیل ظاهر کرد. ولی علی رغم همۀ اینها، قوم بنی اسرائیل به خدا ایمان نیاورده و برعکس، لب به شکایت گشوده، خشم خدا را برافروختند. لذا، خدا بسیاری از ایشان را در صحرا بدست هلاکت سپرده اجازه نداد که ارض موعود را ببینند (اعداد ۱۴: ۱-۳۳؛ ۱۶: ۴۱، ۴۹). بخاطر شکایت و همهمۀ ایشان، خدا یهودیان را بتوسط فرشتۀ غضب خدا (هلاک کننده)، که جهت تنبیه ایشان فرستاده شده بود، هلاک کرد (خروج ۱۲: ۲۳).
 پولس رسول در این آیه، جهت هشدار، مراقب ساختن کلیسای قرنتس و ایمانداران آن، به تشریح گناه یهودیان و مجازات گناهان ایشان می پردازد. باشد که ما نیز از وقایع گذشته درس عبرت فرا گرفته، اشتباه بنی اسرائیلیان را مرتکب نشویم. گناهان اعضای کلیسای قرنتیان هیچ فرقی با گناهان بنی اسرائیل نداشت؛ ایشان همانند یهودیان، خود را به گناه جنسی، بت پرستی، و شکایت و تجربه کردن خدا آلوده ساخته بودند و همانگونه که یهودیان برعلیه موسی دست برطغیان و شکایت برداشته بودند، قرنتیان نیز از پولس رسول شکایت کرده و نسبت به فرامین و سخنان او طغیان کرده بودند. لذا، پولس رسول به ایشان هشدار می دهد که از مجازات و تنبیه گناه و تخلفات خود آگاه باشند.
تنبیهی که به بنی اسرائیل رسید به طور مثل بدیشان واقع شد و برای تنبیه (هوشیار ساختن) ما مکتوب گردید که اواخر عالم به ما رسیده است. آمدن عیسی مسیح به جهان، شروع دورۀ جدیدی از تاریخ جهان است، از زمان صلیب عیسی، اواخر جهان بسرعت درحال نزدیک شدن است (غلاطیان ۴: ۴؛ عبرانیان ۱: ۱-۲).


 یهودیان از این که فرزندان ابراهیم بوده و قوم برگزیدۀ خدا محسوب می گشتند، افتخار می کردند. آنها مطمئن بودند که خدا، همیشه آنها را بخشیده و برکت خواهد داد. آنها گمان می بردند که همیشه قائمخواهند ماند. بنی اسرائیل گمان می بردند که هرگز از الطاف الهی دور نشده و نخواهند افتاد. خلاصه اینکه، ایشان مغرور شده بودند و در دام غرور خود گرفتار بودند. بالاخره، ایشان نتیجۀ گناه و غرور خود را دریافت کردند، عدۀ بسیاری از بنی اسرائیل مرتکب گناه شده، و در صحرا هلاک گشتند.
مسیحیان قرنتس نیز مغرور شده بودند. آنها نیز گمان می بردند که قایم هستند و دچار لغزش نشده و نخواهند افتاد. ایشان به غلط فکر می کردند که «ما آزادیم که هرکاری که خواستیم انجام دهیم». آنها پیش خود گمان میکردند که «گناه در ایمانشان تأثیری بجا نخواهد گذاشت».
بیایید که ما مرتکب چنین اشتباهاتی نشده و در دام این چنین غرور روحانی نیافتیم. زیرا که به مجرد آنکه پیش خود گمان بردیم که «من قایم ایستاده ام»؛ همان لحظه افتادن ما شروع خواهد شد. زیرا فقط بوسیلۀ فیض خداوند است که ما قادر به ایستادن خواهیم بود، فیضی که هر روزه شامل حالمان می شود. باید بیاد داشته باشیم که حتی مسیحیان روحانی و بالغ نیز وسوسه شده و ممکن است بدام گناه سقوط نمایند. (غلاطیان ۶: ۱).
باخبر باشید که نیفتید. بعضی مفسرین معتقدند که پولس رسول دربارۀ افتادن و قطع شدن کامل رابطۀ شخص ایماندار با خدا و از کف دادن نجات، صحبت میکند. حال آنکه برخی دیگر از مفسرین معتقدند که منظور پولس 

رسول، افتادن ایماندار به دام گناه می باشد. 
اگر عیسی مسیح را محبت کرده از وی پیروی نموده و از دستوراتش اطاعت 
نماییم، او ما را از افتادن محافظت خواهد نمود. ولی اگر از پیروی خداوند دست برداریم، لغزش خورده خواهیم افتاد. عیسی مسیح، کسانی را که بدنبالش حرکت نکنند، محافظت نخواهد فرمود (به انجیل یوحنا ۱۰: ۲۷-۲۸ 

چرا خدا اجازه می دهد که فرزندانش وسوسه شوند؟ جواب این سؤال به قرار زیر است: خدا اجازه می دهد که فرزندانش وسوسه شوند تا اینکه ایمان ایشان سخت و مقاوم گشته، به بلوغ روحانی برسند (به یعقوب ۱: ۲-۴، ۱۲-۱۵؛ اول پطرس ۱: ۶-۷

 نخستین فرمان از ده فرمان را بخاطر بیاوریم: تو را خدایان دیگر غیر از من نباشد (خروج ۲۰: ۳-۵؛ اول یوحنا ۵: ۲۱). نیز بخاطر داشته باشیم که بت پرستی، امری فراتر از خم و راست شدن در مقابل بتهای سنگی و چوبی می باشد. بت پرستی، یعنی چیزی را بجای خدا گذاشتن و نیرو و توجه کامل خود را صرف چیزی کردن؛ یعنی چیزی یا کسی را بیش از خدا دوست داشتن و چیزی را در جای اول زندگی خود قرار دادن. بسیاری چیزهای خوب می توانند مبدل به بت شوند، مانند شغل، پول، همسر و فرزندان، موقعیت اجتماعی و هزاران چیز دیگر. اینها ممکن است توجه ما را طوری بخود جلب کنند که خدا را از یاد ببریم. اگر چیزی را بیشتر از خدا دوست دارید، آن چیز برای شما تبدیل به بت گردیده است.
۱۶ منظور از پیاله برکت، سومین پیالۀ شراب از چهار پیالۀ شرابی است که یهودیان در طی مراسم عید فصح می نوشیدند. اکثر مفسرین بر این اعتقادند که این همان پیاله ای بود که عیسی مسیح در شبی که او راتسلیم کردند، برداشت و گفت: «این است خون عهد جدید که برای بسیاری ریخته می شود»(مرقس ۱۴: ۲۳-۲۴).

پولس در اینجا پیرامون عشای مقدس ربانی (یا شام خداوند) می گوید که پیاله و نان، شراکت در بدن و خون مسیح است. برخی مسیحیان بر این اعتقادند که پیاله (ویا در حقیقت شراب درون پیاله) و نان، جسم و خون واقعی مسیح است (مرقس ۱۴: ۲۲)؛ حال آنکه گروهی دیگر از ایمانداران معتقدند که پیاله و نان، بیشتر حالت سمبولیک داشته، نشانه ای از جسم و خون مسیح می باشند. علاوه بر این دو گروه، دسته سومی از مسیحیان نیز وجود دارند که پیاله و نان، برایشان صرفاً یادآورندۀ مرگ و فداکاری عیسی مسیح است (اول قرنتیان ۱۱: ۲۳-۲۶معهذا، یک نکته مسلم است که همۀ مسیحیان در این امر متفق القولند که عیسی مسیح بدن و خون خود را جهت پرداختن بهای گناهان ما و بمنظور نجات وبخشایش ما انسانها بخشید. زمانی که در مراسم عشای ربانی، از جام شراب می نوشیم و نان را می خوریم، درهدیۀ عظیم عیسی مسیح (که همانا نجات و کفارۀ گناهان باشد)، سهیم و شریک می گردیم. درحین دریافت هدایای نان و شراب، به طریقی اسرار آمیز، در مرگ و رستاخیز مسیح شراکت پیدا کرده، بوسیلۀ مرگ و صلیب او، زندگی تازه روحانی و حیات جاودانی را دریافت می نماییم (یوحنا ۶: ۳۳-۳۵؛ ۶: ۴۸-۵ و تفسیر آن را مشاهده کنید). بوسیلۀ نان و شراب شام خداوند، در بدن و خون مسیح، خداوند زنده مان سهیم و شریک گردیده ایم. از اینجهت است که پولس رسول با لحنی آمیخته با تعجب می پرسد: «آیا مگر ممکن است که بار دیگر به پرستش بتها بازگشت نمود؟»
 در قرن اول میلادی، (زمانی که پولس رسول این رساله را نگارش می کرد) تقریباً کلیّۀ دکانهای قصابی شهر قرنتس گوشت قربانی شده به بتها را بفروش می رساندند. به این ترتیب که پس از آنکه حیوانات در معابد بتها ذبح و قربانی می شدند، گوشت آنها در مغازه های قصابی شهر بفروش می رسید. ولی از آنجا که بت چیزی نیست (اول قرنتیان ۸: ۴)، آن گوشتها نیز نجس بشمار نیامده و ایمانداران جهت خوردن آن آزاد بودند.




 مسیحیان به رفتن به معابد بت پرستان به مظور شرکت جستن در مراسم عبادتی ایشان مجاز نیستند، ولی رفتن به خانۀ همسایگان و دوستان بی ایمان و صرف غذا با آنها بلامانع می باشد. در آن صورت اجازه داریم که هر غذایی را که میزبان پیش روی ما قرار دهد صرف کنیم (لوقا ۱۰: ۸).هر آنچه که ما انجام می دهیم بایستی نهایتا به جلال یافتن نام خداوندمان بیانجامد (متی ۵: ۱۶ و رومیان ۱۴: ۷-۸

 زیرا هر کاری که باعث جلال خدا نگردد، مورد قبول او نیز واقع نخواهد شد.



فیض‌ و سلامتی از جانب‌ پدر ما خدا و عیسی مسیح‌ خداوند بر شما باد. 






























Keine Kommentare:

Kommentar veröffentlichen